یک آیه قرآن بخوانیم؛ "زکات در رکوع"
خبرگزاری تسنیم: قرآن کتابی است عظیم الشأن که ما معمولا از توجه به آن غافل بوده ایم و قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، همچون خانه ویران است . روزانه یک آیه از قرآن و نکات پیرامون آن منتشر میشود.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، خداوند در سوره المائدة آیه 55 میفرماید:
اعوذباللهمنالشیطانالرجیم
" إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ "
جز این نیست که دوست شما خداست و رسول او و مؤمنانی که نماز می خوانند و همچنان که در رکوعند انفاق می کنند
*****
شان نزول آیه:
از "عبد اللَّه بن عباس" چنین نقل شده: که روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله) حدیث نقل مىکرد، ناگهان مردى که عمامهاى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبه که ابن عباس از پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) حدیث نقل میکرد او نیز با جمله" قال رسول اللَّه" حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل مىنمود. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى کند، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم! هر کس مرا نمىشناسد بداند من ابوذر غفارى هستم با این گوشهاى خودم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم، و اگر دروغ مىگویم هر دو گوشم کر باد، و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ مىگویم هر دو کور باد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: "على قائد البررة و قاتل الکفرة منصور من نصره مخذول من خذله"، على (علیه السلام) پیشواى نیکان است، و کشنده کافران، هر کس او را یارىکند، خدا یاریش خواهد کرد، و هر کس دست از یاریش بردارد، خدا دست از یارى او برخواهد داشت.
سپس ابوذر اضافه کرد: اى مردم روزى از روزها با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مسجد نماز مىخواندم، سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد، ولى کسى چیزى به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ولى کسى جواب مساعد به من نداد، در همین حال على (علیه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد، هنگامى که از نماز فارغ شد، سر به سوى آسمان بلند کرد و چنین گفت:" خداوندا برادرم موسى از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى و کارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشایى تا مردم گفتارش را درک کنند، و نیز موسى درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهى و بوسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى. خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على (علیه السلام) را وزیر من گردان تا به وسیله او، پشتم قوى و محکم گردد".
ابوذر مىگوید: هنوز دعاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: بخوان، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان: "إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... البته این شان نزول از طرق مختلف (چنان که خواهد آمد) نقل شده که گاهى در جزئیات و خصوصیات مطلب با هم تفاوتهایى دارند ولى اساس و عصاره همه یکى است.
منبع: تبیان
انتهای پیام/