میزبانی نصف جهان از پیکرهای مطهر شهدای غواص و خط شکن
خبرگزاری تسنیم: مردم شهیدپرور و ولایتمدار نصف جهان، امروز و فردا میزبان پیکرهای مطهر شهدای غواص و خطشکن دوران ۸ سال دفاع مقدس است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، خوب گوش کنید، صدای موج میآید، دریا امانتیهای مادران را به ساحل آورده است و امروز در خشکی زایندهرود، صدای موج و دریا میآید و چشمها را بیشتر باز کنید، سهرنگی آشنا در ابعاد تابوت نزدیک میشود، عطری عجیب شهر را معطر میکند.
صدای آب میآید و روح ما تشنه به دنبال او میدود، چه عجیب که "نصفِ تاریخ عاشقی «آب» است" و امروز نصف جهان شاهد تشییع پیکر شهدای غواص و خط شکن سالهای نهچندان دور است، سالهائی که در مسیر زایندهرود ایستادند و به آب روان آن خیره شدند و وضوی عشق گرفتند و با اشکهای مادر بدرقه شدند و رفتند.
گوئی خبر داشتند که چند صباحی است زایندهرود دیگر زنده نیست، بازگشتند که حیات واقعی را به ما متذکر شوند، کمی در سیمای شهر دقت کنیم، در مییابیم که زندهرود جاری شده اما مسیرش تغییر کرده، رودی خروشان از عشق از میدان امام به راه افتاده؛ چه هلهلهای برپاست، جوانان در پی تابوت تو میدوند و مادر و پدران از دور برایت اشک میریزند و خدا لبخند میزند...
بردار شهیدم دستان بسته تو، دستانمان را باز کرد
امان از این تجربههای مکرر دلتنگی! آمدی، دلهایمان شکست و هزار تکه شد، برای هزار بغض نشکسته، هزار حرف نگفته، هزار فریاد فرو خورده، هزار شعر نگفته، برای دستهائی که بسته شدند تا امروز دستمان به قلم برود صدای مظلومیت تو را به گوش دنیا برساند اما گوئی فریاد نوشتههایمان در این روزهای سرخ به زاری زخمهایمان نمیرسد و صدای آرام مادرت در گوشمان زمزمه میشود که خوش آمدی...
و چه خوش که در این روزها تلخ و نفسگیر آمدی و یادمان انداختی که بهای بودنمان چیست، آمدنت دلیلی بر بلند شدن غبار روزمرگی از شهر شد و ای کاش حضور دوبارهات در میان این گنبدهای فیروزهای شهر، ایمانمان را دوچندان کند که با بصیرت بیشتر به راه تو که مقصدش کربلا و معرفت حسینی است حرکت کنیم.
بابای شهیدم، بردارم، رزمندگان دیروز، بزرگمردان امروز، آمدید که روحمان جلا پیدا کند و من چی بیپروا در میان سیل جمعیت نگاهم تابوت 3 رنگ تو را دنبال میکند و نفسهای عمیقم چه حسرت بار در فضا پخش میشود و پر میکنم ریههایم را از عطری که تو از سالهای نه چندان دور آوردی.
مادرت عجیب صبوری کرد تا دوباره بازآئی
بردار شهیدم میدانی، در چهارگوشه این شهر هیچگاه فراموش نشده بودی، صدای ندبه مادرت هر صبح جمعه در فضای خانه میپیچید و گریههای پنهان پدرت هر شب بر مزار رفیقانت، دلیل بر این ادعا است.
فراموشت نکرده بودیم، تنها گاهی روزمرگی توانمان را گرفته بود، اما دیوارهای شهر گواهی میدهد که همیشه در تمام این بهارهائی که نصف جهان به خود دید، جایت خالی بود.
امروز آمدی، پیامی آوردهای، پیامی برای مادرت، پدرت و برای ما، راستش را بخواهم بگویم پدرت تاب نیاورد، دیدگانش به چهارچوب در خیره ماند تا آنکه تو در عالم خیال آمدی و او را با خود بردی اما مادرت، عجیب صبوری کرد تا قامتت را دوباره در آغوش گیرد.
اما ما چه کنیم که فقط عرق شرمساری بر روی پیشانیمان نشسته است و جز آه حسرت از اینکه تو را و راهت را نشناختهایم، چیز دیگری نداریم.
مواظب خون شهدا باشیم
بردار شهید حمیدرضا صغیرا، شهیدی که 29 سال پیش برای حفظ کیان انقلاب اسلامی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد، تنها 4 ماه پس از حضور در جبهههای جنگ، به دعوت حق لبیک گفت، به خبرنگار تسنیم میگوید: برادرم جزو خط شکنان ایران بود و در جزیره امالرصاص و در خاک عراق به شهادت رسید، مادرم نقل میکند که بعد از جانبازی مهدی، برادر بزرگتر ما، چون مجروحیت او شدید بود، به حمید گفتم که پرستاری از برادرت را بر عهده بگیرد اما حمید پاسخ میدهد که وظیفه من دفاع از کشور است.
محمدعلی صغیرا گفت: وقتی مادرم گفت که کمک برادرم باش، او اعلام کرد که دوست دارم به جای برادر بزرگترم به جبهه برود. یادم میآید مادرم به خاطر حس مادری، چند روزی شناسنامه او را مخفی کردم تا به جبهه نرود اما حمیدرضا با پیدا کردن شناسنامه خود، به جبهه اعزام میشود، مادرم میگوید وقتی برادر شناسنامهاش را پیدا کرد، پیش خود گفتیم که حتما رضای خدا در حضور او در جبههها است و به همین دلیل راضی به رضای خدا شدیم.
بردار شهید صغیرا درباره پیام شهدای دست بسته غواص و خط شکن بیان کرد: تصور من است که شهدا در لحظه شهادت دو مخاطب داشتند و مخاطب نخست، سیدالشهدا(ع) و مخاطب دوم نیز مردم بودند، خطاب آنها به امام حسین(ع) در آن لحظه جانسوز این بوده که درباره رضایت ایشان و قبولی در امتحان میپرسند. آنها میپرسند که آیا عمل ما مورد قبول ایشان واقع شده است یا خیر.
وی افزود: آنها خطاب به جوانان و مسئولان کشور میگویند که مواظب باشید خونی که از ما ریخته میشود، پایمال نشود، در اعمال، دین، سیاست و رفتارهای خود مراقب خون شهیدان باشیم و امیدوارم که همه ما در هر جایگاهی که هستیم، مواظب خون شهدا باشیم و مخاطب این حرف شهدا باشیم چون شهدا زیاد اذیت شدند تا از کشور دفاع کنند.
پسرم من را در درگاه حضرت سیدالشهدا(ع) سربلند کرد
مادر شهید حسین رفیعی به خبرنگار تسنیم از دلتنگیهای این سالها میگوید و درباره شناسائی شدن پیکر مطهر پسرش گفت: خیلی خوشحال هستم، پسرم مرا پیش امام زمان(عج) و حضرت فاطمه زهرا(س) سرافراز کرد.
زهرا رفیعی درباره احساس خود از دست بسته بودن فرزند شهیدش در هنگام شهادت بیان کرد: زمانی که فهمیدم پیکر حسینم پیدا شده حال دیگری شدم به گذشته زمانی که پسرم میخواست به جبهه برود برگشتم و در این 29 سال چشمم به در بود تا حسینم در بزند و وارد خانه شود، شبها گریه میکردم و روزها چشم انتظار بودم.
مادر شهید حسین رفیعی درباره لحظه ملاقات پیکر فرزندش پس از 29 سال گفت: به پسرم حسین میگویم خیلی خوشحالم که در راه خدا شهید شدی، سلام مرا به حضرت فاطمه زهرا(س) برسان، پسرم قابلیت شهید شدن را داشت برای بزرگ کردن پسرم خیلی زحمت کشیدم، خیلی خوشحال هستم که پسرم با حرمت و عزت و سربلندی بر روی دستان مردم تشییع میشود.
پدر و مادر «شهید زمانی» 30 سال چشمانتظار فرزندشان بودند
خواهرزاده شهید محمدجواد زمانی نیز در گفتوگو با تسنیم اظهار داشت: این شهید در سال 63 به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و در سال 64 به مقام شهادت رسید و پدر و مادر این شهید 30 سال چشمانتظار فرزند خود بودند، اما دنیا به آنها فرصت دیدار دوباره را نداد.
خسرو قزلباش بیان کرد: از هنگامی که به ما خبر دادند که شهید زمانی از شهدای شناسایی شده غواص است، در محله عطر و همدلی دیگری دیده میشود و تمام جوانان در مسجد محل با روحیهای وصفناپذیر منتظر دیدار با این شهید عزیز هستند.
وی خاطرنشان کرد: تواضع و فروتنی و پشتکار در کار از خصوصیاتی بود که این شهید داشت و وی شخصیتی صبور و مقاوم بود.
قزلباش تصریح کرد: هیچ وقت فکرش را نمیکردیم که شهید زمانی جزو شهدای غواص باشد، زیرا تاکنون برای پیدا کردن او جستوجوهای زیادی انجام شده بود و سالها در انتظار وی به سر میبردیم.
هر زمان شهید میآوردند به یاد پسرم به تشییع آنها میرفتم
مادر شهید غلامرضا مظاهری درباره احساس خود از شنیدن خبر پیدا شدن فرزند شهیدش به خبرنگار تسنیم میگوید: خوشحال شدیم که از چشم بهراهی درآمدیم داغ مان تازه شد، اما چشممان دیگر به در نیست زیرا در این 33 سال چشم بهراه بودم هر زمان شهید میآوردند به یاد پسرم به تشییع آنها میرفتم.
طیبه عزیزخانی افزود: وقتی پسرم را دیدم گفتم سلام عزیزم به شهرمان خوش آمدی، میخواهم گوسفند برایش قربانی کنم. وقتی پسرم را به نجفآباد آوردند انگار صدایم کرد، نردبان گذاشتم رفتم بالای تریلر در کنار فرزندم، بعد در اتاقی پسرم را کنارم آوردند بغضم ترکید و با او دردودل کردم.
خبر عشقی که از نصف جهان به همه جهان مخابره شد
نصف جهان امروز خبر تشییع پیکر مطهر 38 شهید غواص و خط شکن دوران دفاع مقدس را بر دوش مردم همیشه عاشق، ولایتمدار و همیشه در صحنه را به چهار گوشه جهان مخابره کرد.
مراسم وداع با شهدا در گلستان شهدا با سخنرانی حجت الاسلام میردامادی آغاز و پس از قرائت زیارت عاشورا و دعای توسل، شهدای گمنام را در جوار مردم قرار داده تا به راز و نیاز با آنها بپردازند.
همچنین مردم شهیدپرور اصفهان از حضور نورانی پیکر پاک و مقدس شهدا در سطح مساجد و پایگاههای بسیج شهر اصفهان در شب شهادت امام جعفر صادق(ع) بهرهمند خواهند شد.
از میان این شهدای تفحص شده، پیکر مطهر 50 شهید غواص و خط شکن متعلق به اصفهان بوده که تاکنون هویت 11 شهید شناسائی و به خانوادههای این عزیزان اطلاع داده شده است.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد...
گزارش از زینب کلانتری
انتهای پیام/ ب