برجام پاشنهآشیل یا برگ انتخاباتی
جامعه ایرانی هنوز عبارات و کلمات غلوآمیز دولت یازدهم را در ۲۳ تیر۹۴ (روز امضای برجام) و ۲۶ دی (روز اجرای برجام) درباره توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ فراموش نکرده است... .
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، جامعه ایرانی هنوز عبارات و کلمات غلوآمیز دولت یازدهم را در 23 تیر94 (روز امضای برجام) و 26 دی (روز اجرای برجام) درباره توافق هستهای میان ایران و 1+5 فراموش نکرده است؛ آنجا که رئیسجمهور محترم کشورمان همراه با وزرای دولت و حامیان تشکیلاتی و رسانهای دولت برجام را فتحالفتوح عنوان و تأکید میکردند که از این تاریخ به بعد کشور روی تحریم و تهدید را به خود نخواهد دید.
در همان مقاطع زمانی عنوان میشد که توافق هستهای پایانی بر ایرانهراسی کشورهای غربی بوده و من بعد آنها نمیتوانند اینگونه القا کنند که سیاستهای جمهوری اسلامی در عرصه منطقه و بینالملل حقوق سایر جوامع را به خطر انداخته است چرا که قطعنامههای تحریمی علیه ایران لغو شده و جوسازیها علیه جامعه ایرانی پایان پذیرفته است.
«پایان تحریمهای ظالمانه» نیز عبارتی است که بارها توسط دولتمردان یازدهم به عنوان یکی از دستاوردهای برجام عنوان و طی آن القا میشد که ایالاتمتحده و سایر همپیمانان آن دیگر نمیتوانند علیه جمهوری اسلامی ایران تحریمهای یکجانبه را اعمال کنند چراکه با ماهیت و روح برجام در منافات است.
تمام این ادعاها و دستاوردسازی مشابه در حالی که طی 5/3 سال گذشته از سوی شخصیتها و رسانههای متراکم این جریان صورت میگرفت امروز پس از گذشت یک سال از روز اجرای برجام میتوان قضاوتی منصفانه و دقیق از رفتار امریکاییها و وضعیت برجام داشت و به این سؤال پاسخ داد که آیا برجام توانسته انتظارات حداقلی را رعایت کند و کارکرد آن برای اقتصاد و معیشت آنگونه که القا میشد، بوده یا خبر؟ اگر چه موج تحقیر، تهدید و تحریم جمهوری اسلامی و ایرانیان طی یک سال اخیر در صدر برنامههای ایالاتمتحده بوده و هیچگاه این روند متوقف و کند نشده است اما از جمله آخرین اقدامات و موضعگیریهای ضدایرانی مقامات امریکایی را میتوان تمدید دوباره قوانین ضدایرانی توسط باراک اوباما در پنج روز مانده به اتمام زمان هشت ساله ریاست جمهوری وی دانست یا با رجوع به متن نامه خداحافظی جان کری وزیر امور خارجه امریکا میتوان به میزان ایرانستیزی امریکاییها پی برد.
ضدیت با ایران اولویت اوباما و ترامپ
در یکی دیگر از آخرین نمونهها میتوان به اظهارات پامپئو گزینه پیشنهادی ترامپ برای سازمان سیا در جلسه تأییدصلاحیتش اشاره کرد که ضمن توهین به جامعه ایرانی بیان میکند: «ایرانیها در تقلب حرفهای هستند.» وی گفت که در صورت تصدی ریاست سیا، توان واشنگتن برای راستیآزمایی از پایبندی ایران به برجام را افزایش خواهد داد.
پامپئو همچنین ایران را به استفاده از هواپیماهای مسافربری برای انتقال سلاح به کشورهای منطقه متهم کرد و گفت: «فعالیتهای ماهانایر و ایرانایر من را نگران میکند.»
این اظهارات پامپئو یادآور اظهارات بیادبانه و خصمانه وندی شرمن معاون سابق جان کری است آن هم در روزهایی که تیم مذاکرهکننده کشورمان با غربیها سرگرم رسیدن به توافقی جامع درباره پرونده هستهای کشورمان بود. وندی شرمن با توهین به ایرانیان بیان کرده بود: « DNA ایرانی از نیرنگ و فریب است.»
تیلرسون گزینه پیشنهادی ترامپ در وزارت امور خارجه امریکا نیز در جلسه بررسی صلاحیت خود عنوان میکند: « برجام ایران را از خرید بمب اتم منع نمیکند! توافق باید به طور کامل مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود. این بدان معنی است که این کشور غنیسازی نداشته و مواد غنیشده در این کشور وجود نداشته باشد. در مقابل، باید دسترسی ایران به کاربردهای صلحآمیز هستهای، مانند پزشکی هستهای را تحت نظارت کامل، فراهم کرد.» زمانی اظهارات مقامات سابق و آینده ایالاتمتحده را درباره ایران مرور میکنیم پی میبریم که برجام نه تنها نتوانسته ضدیت امریکاییها با جامعه ایرانی را کاهش دهد بلکه به میزان قابل توجهی دشمنیها را افزایش داده است؛ دشمنیهایی که بخشی از آن در سطح سخنرانی و موضعگیری قابل ردیابی است و بخش دیگری از آن در تصمیماتی است که کنگره و دولت این کشور در طول یک سال پس از روز اجرای برجام گرفته و به واسطه آن بارها برجام را نقض و دامنه دشمنی خود را به واسطه تحریمها افزایش دادهاند.
نقض مکرر برجام
از روز اجرای برجام تاکنون دمدستیترین اهداف برجام مانند لغو تحریمها و گشایش آنی اقتصادی در زندگی مردم رخ نداده و در مقابل دامنه تحریمهای یکجانبه علیه جامعه ایرانی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است که بسیاری از این تحریمها با روح و متن برجام در تناقض آشکار بودهاند.
از جمله مهمترین این تحریمها، قانون «محدودیت ویزا» بود که طی آن مجلس نمایندگان امریکا در اواخر سال 94طرحی را در قانون بودجه 2016 قرار داد که نهایتاً با موافقت دولت و امضای اوباما همراه شد. هدف عمده این قانون مانعسازی از گسترش روابط ایران با کشورها و تجار و سرمایهگذارانی است که به ایران سفر میکنند، به عبارت بهتر مسیر سرمایهگذاری در ایران به واسطه چنین قانونی بهشدت محدود و حتی غیرممکن میشود چراکه براساس آن شهروندان کشورهای دارای وضعیت لغو ویزا به امریکا (اعم از 38 کشور اروپایی و سایر کشورهایی که با امریکا مراودات زیادی دارند) که بعد از اول مارس 2011 به ایران سفر کرده باشند، نمیتوانند بدون ویزا به امریکا سفر کنند. از جمله مصادیق دیگر آن بود که با آغاز سال جدید میلادی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا طرحی را تصویب کرد که در پی آن«لغو تحریمهای اعمال شده علیه برخی اشخاص و نهادهای ایرانی» در صورتی اجرا میشود که اثبات شود در برنامه موشکی ایران نقشی نداشتهاند.
حکم یکی از دادگاههای امریکا در همان مقطع زمانی را میتوان نمونه دیگری از نقضعهد امریکاییها دانست که طی آن دادگاه امریکایی ایران را به پرداخت بیش از10/5 میلیارد دلار غرامت به اعضای خانواده کشتهشدگان در نتیجهعملیات تروریستی 11سپتامبر سال 2001 محکوم میکند.
همچنین پس از آن دیوان عالی امریکا رأیی را صادر کرد که بر اساس آن حدود 2 میلیارد دلار از داراییها و اموال بلوکهشده ایران به خانوادههای امریکاییکشتهشده در بمبگذاری 1983 پایگاه تفنگداران امریکایی در بیروت و دیگر حملاتی که گفته میشود ایران در آنها دست داشته، پرداخت میشود.
یکی دیگر از قوانین در دست بررسی امریکاییها را تد کروز و جیم اینهاف هفته اخیر به سنا ارائه کردند که وزارت خارجه امریکا(این تروریست بالذات دولتی و ایجادکننده تروریستهای جهان)، سپاه پاسداران(پشتوانه مظلومان)را به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی بشناسد، البته پیش از این نیز مایکل مک کاول و 13 نماینده دیگر طی طرحی وزارت امور خارجه این کشور را مکلف کرده بودند « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را در لیست گروههای تروریستی خود قرار دهد.
طی هفته اخیر نیز صدای امریکا در گزارشی بیان کرد: طبق مدارک موجود «قطعنامه مشترک درباره مجوز استفاده از نیروهای مسلح امریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای» از سوی «السی هستینگ» نماینده دموکرات کنگره و عضو کمیسیون امنیت و همکاری اروپا - کمیسیون هلیسینکی- به کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ارائه شده است. این رسانه همچنین درباره پیشنویس این قطعنامه میگوید: «صداقت ایران در صرفنظر از ساخت سلاح اتمی دلیل موجهی برای نگرانی را ایجاد کرده است.»
«رئیسجمهور این اختیار را دارد تا هر زمانی که در مسیر هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی لازم و مناسب تشخیص دهد، از نیروهای مسلح ایالات متحده استفاده کند.»
برجام پاشنه آشیل یا برگ انتخاباتی
آنچه با برآورد دقیق و کارشناسانه یک سال پس از برجام بهدست میآید این است که برجام نه تنها نتوانسته مشکلات کشور را تقلیل دهد بلکه حجم قابل توجهی از هزینههای بینالمللی از جمله تحریمهای بینالمللی را به کشور سرازیر کرده است تا آنجا که نه تنها برجام نمیتواند نقش یک برگ انتخاباتی را برای دولت یازدهم بازی کند بلکه به پاشنه آشیل آن هم تبدیل شده و میتواند به شدت نامزد اختصاصی این طیف سیاسی را در بهار 96 در جایگاه ضعف قرار دهد چراکه افکار عمومی امروز دریافتهاند برجام حاوی ضعفهایی از جمله مهمی است که نمیتوان به آینده آن امید داشت.»
«تعهدات کلی، مبهم و قابل تفسیر امریکاییها در متن در مقابل تعهدات منجز، عینی و متقن ایران»، «تفسیرپذیر بودن متن برجام»، «نبود تضمین کافی از سوی امریکاییها برای اجرای تعهدات خود»، «نبود ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات» و «فقدان مجازات کافی و بازدارنده برای طرف مقابل در صورت نقض یا تخلف از متن برجام» از جمله مهمترین ضعفهایی است که زمینه نقض برجام توسط امریکاییها را به دنبال داشته است.
منبع: جوان
انتهای پیام/