خرید کالای ایرانی نباید به حمایت از مدیران ناتوان تبدیل شود
حشمت الله قنبری با انتقاد از روی کار آمدن مدیران نالایق به حمایت از کالای ملی پرداخت.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، از سال 1378 نامگذاری سالها به طور رسمی، توسط مقام معظم رهبری آغاز شد. در این نامگذاریها، بسیار بر امر توسعهاقتصادی کشور و اهمیت چرخه تولید و استقلال اقتصادی تمرکز و تاکید شده است. از همت مضاعف و کار مضاعف، اصلاح الگوی مصرف و ... گرفته تا اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل و شعار امسال حمایت از کالای ایرانی، همگی ناظر بر اهمیت داشتن اقتصادی پویا و خودمحور دارد.
امسال با اعلام شعار سال مبنی بر حمایت از تولید داخلی و کالای ایرانی، بسیاری از نهادها و سازمان ها سعی کردند خود را در راستای این شعار قرار بدهند و در کنار برنامه های تئوری و شعاری، بر عمل گرایی هم تمرکز کنند.
شاید از جمله مصادیق عملی این شعار، کوچ از تلگرام به عنوان یک پیام رسان خارجی و فعالیت در پیام رسان های داخلی بود. امری که مطمئنا به مروز زمان تأثیرات چشمگیر خود را نشان خواهد داد.
حال با توجه به اهمیت تحقق عینی و عملی این شعار، با دکتر حشمت الله قنبری استاد دانشگاه به گفتگو نشسته ایم تا نظرات، راهکارها و چالشهای او را درباره چگونگی عملیاتی شدن حمایت از کالای ایرانی بدانیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
آقای قنبری؛ با توجه به اهمیت شعار امسال مبنی بر حمایت از کالای ایرانی، کمی در این باره صحبت کنید.
قنبری:اجازه دهید من از شما سوالی بپرسم؛ الان بعد از گذشت حدود دو ماه از مشخص شدن شعار سال، شما چه تعریفی از آن دارید؟ حمایت از کالای ایرانی را چطور تعریف میکنید؟
یعنی وقتی کالای داخلی و خارجی مشابه هست، به سراغ خرید کالای خارجی نرویم. کالای ایرانی بخریم و برای چرخه صحیح اقتصادی و حفظ آن تلاش کنیم. به عبارتی یعنی کالای ایرانی و مصرف آن در اولویت باشد؛ یعنی خرید کالای ایرانی، البته برای خرید این کالا، علاوه بر قیمت مناسب ارزشهای کیفی هم میخواهیم. ارزشهایی که بتواند قابل رقابت با نمونه خارجی باشد.
قنبری:همه اینها که گفتید حمایت از کالای ایرانی نیست؛ بلکه میتواند از روشهای حمایتی باشد. یک زمان کشور در شرایط ریاضتاقتصادی است؛ مثل آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم که کشورشان تماماً سوخته بود و زیرساختهای اصلی هم از بین رفته بود. در نتیجه مردم دست به ساختن اقتصاد کشورشان زدند؛ مردم شروع کردند به استفاده از کالای داخلی. با اینکه کالای بی کیفیتی بود و البته گران؛ اما رو آوردند به محصولات داخلی. در این راستا، آنچه که در سفرهی مردم بود، سر سفره مسئولین هم قرار داشت. در نتیجه چرخه اقتصاد ملی شکل گرفت؛ تولید کنندهها هم در مقابل اعتماد و ایثار مردم دست به تولید زدند و رفتهرفته کیفیت کالاها را بالا بردند. مسئولان هم درها را روی واردات کشورهای دیگر بستند. در نتیجه هیچ کس ضرر نکرد؛ نه مسئول، نه مردم و نه تولیدگر. این معنای حمایت از کالایداخلی است در شرایط ریاضت اقتصادی. اما در شرایط فعلی جامعه ما در دوران ریاضت اقتصادی نیست. ما پول داریم، اقتصاد قوی هم داریم؛ اما نیاز بهمقاوم سازی اقتصادی هم داریم. واقعاً آسیب رساندن به اقتصاد ملی ما، از رونق بخشیدن به آن سخت تر است. کسی بیاید برنامه بنویسد برایاینکه به اقتصاد ایران ضربه بزند، کار سخت تر و پرمشقت تری دارد.
به حرکت در آمدن اقتصاد کشور یعنی رفع موانع تولید/ مردم ما هیچ بدهی به دولت ها ندارند
به نظر شما، خرید کالای ایرانی، الزاماً حمایت از تولید ایرانی است؟
قنبری:خرید کالای ایرانی الزاما حمایت از تولید ایرانی نیست؛ مردم ما نشان دادند هیچگاه از سیاستهای کلی نظام و تبعیت از ولی امر مسلمین کنار نکشیدند. مردم هیچ بدهی به هیچ دولتی ندارند؛ اما آیا تنها با خرید کالای ایرانی اقتصاد کشور به حرکت در میآید؟! به حرکت درآمدن اقتصاد کشور یعنی رفع موانع تولید. در سال قبل 3 هزار میلیارد تومان تزریق شد تا مردم خودروی داخلی بخرند؛ نتیجه آن چه شد؟ شهرها آلودهتر شدند و جادهها و خیابان ها بسته شد. مردم بدهکار به سیستم بانکی شدند و پول به کارخانه ها تزریق شد اما، کالاهای با کیفیت تری تولید نشد. این خرید نه به حمایت از کالای ایرانی، که به حمایت از مدیرانی مبدل شد که توانایی، خلاقیت و نوآوری لازم را ندارند و تنها بر اساس مناسبات فامیلی و نه شایسته سالاری در جایگاهی قرار گرفتند.
با مال حرام نمیشود ثروتمند شد/ اقتصاد را ربا نابود می کند/ چرا بانک های ما رفتار سیستم بانکی جیبوتی را پیاده نمی کنند؟!
به نظر شما حمایت از کالای ایرانی در روزگار ما چطور محقق می شود؟ به عبارتی موانع بر سر راه چیست؟
قنبری:طبق آمار 70 درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت است. سازمان استاندارد هم در اختیار دولت است. تولیدکننده و کنترل کننده خود دولت است. حالا چه کسی کالای بی کیفیت تولید میکند؟! سهم کلیه مردم ایران، بخش خصوصی، نهادهای نظامی و غیر نظامی و ... از اقتصاد کشور 30 درصد است. حمایت از کالای ایرانی در روزگار ما چطور محقق میشود وقتی نرخ بهره بانکی با همه حواشی آن 34 درصد است؟! یعنی تولیدکننده برای انجام کار تولیدی، باید تا 30 درصد مبلغ تولید، فی المجلس خود را بدهکار بانک کند. یعنی کالایی که هنوز تولید نشده، اگر هزار تومان قیمت داشته باشد، 300 تومانش دربست در اختیار بانک است. نرخ بهره بانکی در کشورهای متوسط دنیا چقدر است؟ یک درصد، در بعضی جاها حتی صفر است. اصلا آنها هیچ؛ رفتار سیستم بانکی جیبوتی را بانکهای ما پیش بگیرند. وقتی رابطه تولید با سیستم بانکی ارباب و رعیتی است، هر که بخواهد کار کند اینها (بانک ها) چاق میشوند. مگر یک تولیدکننده چقدر درآمد دارد که سی درصد بهره بانکی بدهد؟!
حمایت از کالای ایرانی یعنی سامان دادن به سیستم بانکی، یعنی منظم کردن بهرهبانکی. بهره بانکی که تا امروز نه تنها به رونق بانکی نینجامیده، اگر ترازهایشان را بررسی کنید، اغلب ورشکسته هستند. چون با مال حرام نمیشود ثروتمند شد. اقتصاد را ربا به نابودی میکشاند.
حمایت از کالای ایرانی، با قاچاق 12 میلیارد دلاری ممکن است؟!/ دولت کارخانه دار است نه دولتمرد
قنبری:حمایت از تولید ملی و کالای ایرانی، چگونه محقق می شود وقتی تولیدکننده برای گرفتن پروانه تولید و موافقت اصولی از زمان شروع کار تا گرفتن پروانه باید 15، 20 سازمان موازی را قدم به قدم برود و دیگر نه مناسبات که باید سیبیل چرب کند تا کارش پیش برود. حمایت از کالای ایرانی یعنی این 10، 15 سازمان موازی منحل شود؛ همه در یک جا تجمیع بشود و دولت از کارخانه داری بیرون بیاید و دولتمرد بشود. دولت رقیب ملت نباشد. دولت وقتی در تولید رقیب مردم شود، قوانین را مطابق نفع خود وضع میکند.
حمایت از کالای ایرانی یعنی به مردم برای تولید و ایجاد اشتغال فرصت بدهیم؛ برای جوانان فرصت کار ایجاد کنیم. حمایت از کالای ایرانی در جایی که 12 میلیارد دلار قاچاق وارد کشور میشود، چگونه ممکن است؟! 12 میلیارد دلار به ارز الان یعنی 60 هزار میلیارد تومان. اگر هزینه ایجاد هر شغل را 50 میلیون تومان درنظر بگیریم، برابر میشود با یک میلیون شغل. ماشین چند میلیاردی جزو ضرورتهای کدام کشور دنیاست؟ چرا باید ما وارد کنیم؟ پول رونق اقتصادی آن کشورها را چرا ما باید بدهیم؟ آنها خودشان عقل ندارند، این ماشین لوکس را در کشورشان نگه دارند اگر نمادی از مدرنیته است؟!
ما سنگ قبر وارد میکنیم! حمایت از کالای داخلی یعنی این؟!
به نظر شما مسئولان تا چه اندازه اهمیت شعار سال را درک کرده اند؟
قنبری:مردم کالای ایرانی میخرند؛ اما آنهایی که باید از محل تحصیل این درآمدها اقتصادکشور را راه بیاندازند، چه میکنند. چنان ساز مخالف میزنند که انگار اصلاً اعتقادی به رونق اقتصادی و حمایت از تولید داخل ندارند.
شعار حمایت از کالای ایرانی را تنزل ندهیم. حمایت از کالای ایرانی را تنها خرید کالای ایرانی معرفی نکنیم، این فهم غلط سخن رهبری است. نگاه کنید خیابان را، ما از چند کشور اروپایی و غربی بیشتر لوازم آرایش وارد و مصرف میکنیم. ما سنگقبر را وارد میکنیم! حمایت از کالاهای داخلی یعنی این؟
مشکل جامعه ما قوانین ناکارآمد است
قنبری:تا وقتی که دولت گسترده است، کارخانه داری میکند و نه دولت مداری؛ کار کشور به سامان نمیرسد. حرف، ولی امر مسلمین را به عنوان یک حکیم فرزانه که نظام مالی اداری و اقتصادی را به خوبی درک میکنند، بفهمیم. اگر تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی و داخلی ممکن نبود، ایشان مطرح نمیکردند.
مشکل اصلی ما در جامعه قوانین ناکارآمد است. ضوابطی که، چون خود دولت تولیدکننده است، به نفع دستگاه دولتی خود مینویسد. من ازصدا و سیما خواهش میکنم اهل اقتصاد را به برنامه ها دعوت کند.
ما به لحاظ اقتصادی کشور غنی هستیم، حداقل جزو 20 کشور برتر اقتصادی هستیم. اما کار نمیکنیم و متخصص ناراحت کردن مردم هستیم. مردم هم که گلایه میکنند، میگوییم بله اعتراض حق مردم است. بسیار پیش آمده که مسئولان در برابر اعتراض و گلایه مردم نسبت به مسائل، میگویند اعتراض حق مردم است. این بی ربطترین حرف است.
اعتراض، اضطرار مردم است/ حق مردم وفاداری مسئولان به آرمان های انقلاب است
یعنی به نظر شما، اعتراض حق مردم نیست؟!
قنبری:اصولاً در جایگاه انسانی اعتراض نه حق مردم که اضطرار مردم است. حق مردم معاش خوب است، حق مردم اشتغال است. حق مردم این است که پدر خانواده به خاطر معاش شرمنده خانواده نشود. مسئولان باید با انجام رفتار حکیمانه و برادرانه در راستای پیشبرد اقتصاد کشور قدم بردارند، به آرمانهای انقلاب وفادار باشند؛ اینها حق مردم است. حقوقی که اگر تامین نشود؛ مردم تلخ میشوند. دشمن هم سوء استفاده میکند و دیگر نمیتوان جلوی نفوذ دشمن را گرفت.
اینها باید اصلاح شود، که خواست قاطبه مردم است. انجام این امور کار سختی نیست. تنها کمی شجاعت میخواهد و ازخودگذشتگی. احتیاج به فهم چگونگی درست حکومت کردن دارد. حکومت کردن به معنای در دست گرفتن تجارت و اقتصاد نیست.
خواص توصیه پذیر نیستند!/ درک برخی مسئولان از وضع جامعه، کمتر از تحلیل برخی راننده تاکسیهاست!
توصیهای به خواص برای اداره کشور و تحقق شعار سال دارید؟
قنبری:من هیچ توصیهای به خواص ندارم؛ چون اصلا توصیه پذیر نیستند. خودشان را مستغنی میدانند از هر گونه توصیه و خیرخواهی؛ چون به جایگاه و منصبی رسیدند. به همین دلیل هم هست که برداشت، درک، دانایی و تحلیل آنها از جامعه و حقیقت کشور، گاهی از تاکسیرانها هم کمتر است. چون تاکسیرانها در دل مردم و متن جامعه زندگی میکند، آن هم خردمندانه. اوقتشان هم که تلخ میشود، فرع و اصل را با هم تشخیص میدهند و دلشان هم به اندازه مسئولان برای کشور میسوزد.
مسئولان در متن جامعه و مردم نیستند/ مسئولان کار می کنند، اما به چشم نمی آید
در متن مردم بودن در میان مسئولان ما فراموش شده است؟
قنبری:قطعاً؛ البته در متن مردم بودن به معنی مدام چرخیدن بین مردم نیست؛ مردم این را نمیخواهند. مردم میخواهند که مسئولان حداقل نیاز آنها را بفهمند. با درد مردم بیگانه نباشند؛ با غصههای مردم نامحرم نباشند. مردم میفهمند چه اتفاقی در جامعه و از ناحیه چه کسانی میافتد. مردم ما بسیار کریم هستند، مطمئن باشید اگر همین فردا اعلام کنند دولت به مقامات پول و حقوق نمیدهد، خود مردم پرداخت میکنند.
اما وقتی ناهنجاریها را میبینند و بعد متوجه میشوند که یک مسئول پشت قضیه است، تکدر خاطر پیدا میکنند. این حق مردم است که در رفاه باشند، اما گاهی مسئولان ما بی تدبیری میکنند و افرادی را پای کار میگذارند نه بر اساس ضابطه و توانایی که بر اساس روابط. البته این هم نهایت بی مروتی است که عده ای می گویند مسئولان کار نمی کنند، نه این طور نیست. اتفاقا خیلی هم کار می کنند اما آنقدر حواشی زائد و ماموریت های نامربوط و پهنای بی قواره پیدا کردند؛ کارشان اصلا به چشم مردم نمی آید.
کار انقلابی، آدم انقلابی میخواهد
قنبری:یک نکته را هم بگویم، کار انقلابی باید به دست آدم انقلابی باشد. انقلابی همین شما جوانان هستید؛ چطور میشود جوانان ما که صولت استکبار را بر زمین زدند، نتوانند اقتصاد کشور را به دست بگیرند و کارخانهها را به حرکت درآورند؟! من معتقدم کار را باید جوانان سپرد. مطمئن باشید خطاهایشان از کهنسالان باتجربه کمتر نباشد، بیشتر نیست.
حرف آخر؟
قنبری:حرفی نیست جز اینکه، پای هر حرفی که میزنیم و هر کاری که میکنیم، خون دهها شهید ریخته شده. باید قدر این خونها را بدانیم. باید از آنها صیانت کنیم. آینده این کشور درخشان است. آینده این کشور امید آفرین و نورانی است. سعی نکنیم جوانان و مردم را ناامید کنیم. اسباب تکدر خاطر جوانان و مردم را فراهم نکنیم.
منبع:باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/