فوبیای ایرانشهر: حسین کیانی از اجرا در ایرانشهر انصراف داد
در حالی که محمد رحمانیان و پارسا پیروزفر تابستان امسال را در ایرانشهر به سر خواهند برد، حسین کیانی از اجرا در این مجموعه انصراف داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سال 97، سال انصرافهای ایرانشهر بوده است و با نگاهی به جدول ارائه شده در سال گذشته و نمایشهای روی صحنه میتوان دریافت که کارگردانان مختلف از اجرا در ایرانشهر انصراف میدهند. با حذف 20درصد سهم سالن به نظر تمایل برخی کارگردانان برای اجرا در ایرانشهر کاسته شده است؛ چرا که مستلزم جذب مخاطب برای درآمدزایی خواهند بود.
در پی انصرافهای پیاپی، حسین کیانی نیز به جرگه انصرافدهندگان پیوست تا با پدیده ایرانشهرفوبیا روبهرو باشیم. فوبیایی که ترس از نفروختن و جلب مخاطب را به همراه خواهد داشت. حسین کیانی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر در نامهای سرگشاده خطاب به شهرام کرمی، مدیر اداره کل هنرهای نمایشی از دلایل انصراف ناخواستهاش از اجرا در تماشاخانه ایرانشهر گفت.
حسین کیانی البته چندان محافظهکارانه انصراف نداده است و در یک نامه سرگشاده دلایل این رفتارش را توضیح داده است. به نظر میرسد بخشی از این انصرافها به حواشی نمایش «روز عقیم» در سی و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و عدم گرفتن مجوز برخی از آثار حسین کیانی بازمیگردد. او در نامه خود به شهرام کرمی نوشته است در سال جاری دو قرارداد با سالنهای مستقل و ایرانشهر بسته است که «مرتبه اول، نوبت اجرای تئاتر مستقل تهران بود که از قضا قرارداد منصفانهای هم تنظیم شد و مرتبه دوم، انصراف از نوبت اجرای تماشاخانه ایرانشهر که حتی پیشقرارداد هم امضا شد؛ اما با وجود آماده بودن سه نمایشنامه کامل و آماده تمرین، هیچ کدام از این دو نوبت اجرا به مرحله تمرین اولیه هم نرسید و در همان مرحله انتخاب بازیگر متوقف شد.»
او علت انصرافهایش را این گونه بیان کرده است «اکنون برخلاف همین چند سالِ نه چندان دورِ گذشته، پیش از شروعِ نگارش نمایشنامه باید به چندین مسئله غیرهنری و نامرتبط اندیشید؛ ایده نمایش و درونمایه اثر و چهارچوب داستانی باید به گونهای باشد که بتواند از راهروها و درهای تنگِ شورای نظارت عبور کند و به سلامت بیرون بیاید که تقریباً به امری محال و غیرممکن برای نمایشنامههای اجتماعی ایرانی تبدیل شده است... بعد از این خوان نخست باید به تعداد شخصیتهای نمایشنامه اندیشید که کمتر از انگشتان یک دست باشد. چرا که هنرپیشهها و بازیگران یا مشغولِ کارهای پولسازترند یا دستمزدهای فراواقعی و غیرمنطقی میگیرند که این خود مبدل به بزرگترین سد راه تولید و اجرای نمایشها شده است... و اما خوان سوم مخصوصاً برای کسی که نوشته خود را کارگردانی میکند، کوچک دیدن نمایش از نظر هزینههای تدارکات و تولید و تبلیغات است که قیدوبندی کُشنده تخیلِ نمایشی و خلاقیتِ هنری ایجاد میکند و مانع از هر نوآوری و تجربهگرایی در نمایشنامهنویسی میشود. بعد از این سه خوانِ ابتدایی، خوانهای بعدی همچون اژدهایان و دیوان و جادوان بر سر راه تولید نمایش نشستهاند. کارگردان یا باید حساب بانکی دست نخورده و بدون استفادهای داشته باشد و به امیدِ لرزان بازگشتش، هزینههای سرسامآور تدارکات و تولید نمایش خود را بپرازد و یا باید بتواند موجودی به نام سرمایهگذار یا مثلاً تهیهکننده بیابد که خودِ همین یافتن او و بعد مواجه شدن با شرایطِ عجیب و کاسبکارانه و بازاری پسندش میتواند هر کارگردان مولف و باسابقهای را از اجرای نمایشش تا مدتها منصرف کند و در صورت تن دادن به این شرایط به دام مشکلات دیگری بیندازد و در نهایت نمایشی به صحنه برود عاری از مسئله و دغدغه و هرگونه نقد شرایطِ ناهنجار موجود. نمایشی سرشار از سرگرمی و شوخی و بیمسئلهگی حاد و محتوای ضداندیشه منتقدانه، تماشاگر و مسئول شادکن و بیخطروضرر برای هر نهاد مرتبط و غیرمرتبط که از قضا کم هم تولید نمیشود و با شتابی هردَم فزاینده میرود تا از نمایش اصیلِ اجتماعی- تاریخی و فرهنگی ایران چیزی باقی نگذارد و آن خُرده اصالت که حاصل رنجِ دشوارِ متعهدان و منتقدانِ بیمزد و منتِ تئاتر ایران بود را یکجا ببلعد.»
اشارات حسین کیانی به مسئله «شرایط بیثبات و متورم اقتصادی و نابخردانه و سرگردانِ فرهنگی، تئاتر موجود ما که کمتر هویتی از ما را نمایندگی میکند به سوی درآمدزایی هرچه بیشتر میتازد» منتج به رویدادی میشود که همواره مورد نقد بخش مهمی از هنرمندان بوده است. این رویداد از دید حسین کیانی «تبدیل شدن به رابطه کاسبکارانه هنرمندِ منفعتمسلک و مشتریتماشاگرِ سرگرمیطلب» است.
با این حال آنچه مسلم است، پس از فروش پایین و شکست نمایش «روز عقیم» حسین کیانی در تماشاخانه باران، وضعیت گیشه این کارگردان چندان مطمئن نیست و شرایط ایرانشهر این شرایط را سختتر نیز میکند. شنیدهها حاکی از آن بود حسین کیانی قصد داشته تا یک مونولوگ را در ایرانشهر روی صحنه برد که خود محل تأمل است.
اما در سوی دیگر محمد رحمانیان برای اجرای خود نیما مسیحا را برای اجرای ایرانشهرش برگزیده است تا پس از چهرههای مختلفی چون کامکارها و رضا یزدانی و در برهههایی اشکان خطیبی، مهره تازهای برای نمایشها و گیشهاش رو کرده باشد.
در سوی دیگر، پارسا پیروزفر که همواره در ایرانشهر به فروش بالایی دست یافته است پیش فروش نمایش تازه خود را آغاز کرده است. نمایش «یک روز تابستانى» به کارگردانى پارسا پیروزفر و با بازی رضا بهبودى، پارسا پیروزفر و سوگل قلاتیان از ٢٥ تیر تا ٢٦ مردادماه هر شب ساعت نوزده در سالن دکتر ناظرزاده کرمانى تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود.
پیش از این اکبر زنجانپور، رضا گوران، مهرداد رایانی مخصوص، روحالله حقگو، مریم معترف، مسعود دلخواه و سیما تیرانداز از اجرا در ایرانشهر انصراف دادهاند. از برنامه اعلامی ایرانشهر تا به امروز تنها چهار کارگردان آثارشان را روی صحنه بردهاند.
انتهای پیام/