چگونگی روابط بین ژاپن و آسیای مرکزی
در سال ۲۰۰۴، به ابتکار وزیر امور خارجه وقت ژاپن، طرح دیالوگ "آسیای مرکزی به علاوه ژاپن" راه اندازی شد.از سال ۲۰۰۴ بیش از ۴۰ نشست و برنامه در راستای این دیالوگ برگزار شده است.
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، به نقل از ia-centr.ru ، در ماه مِی سال 2019، هفتمین نشست وزرای امور خارجه کشورهای آسیای مرکزی و ژاپن در تاجیکستان برگزار شد. با وجود تاریخ 15 ساله این نشست، تاجیکستان برای اولین بار میزبان این نشست وزرا بود. علاوه بر این، نخست وزیران کنونی ژاپن، قرقیزستان و قزاقستان برای اولین بار در این نشست شرکت میکردند.
در سال 2004، به ابتکار وزیر امور خارجه وقت ژاپن، خانم یوریکو کاواگوچی، که در حال حاضر عضو هیئت مدیره شرکت Toyota Tsusho است، طرح دیالوگ "آسیای مرکزی به علاوه ژاپن" راه اندازی شد. با این حال، خود ایده ایجاد یک دیالوگ، یک سال قبل از اولین نشست رسمی در پایتخت قزاقستان مطرح شده بود.
لازم به ذکر است که کاواگوچی خود، از سوی بخش خصوصی به "سیاست بزرگ" وارد شده و پست خود در وزارت امور خارجه را به دلیل رسوایی در اداره امور خارجه ژاپن و به دنبال آن اخراج سلف وی، خانم ماکیکو تاناکا، به دست آورد. قبل از کاواگوچی، آخرین اقدام عمده درمورد کشورهای آسیای مرکزی در ژاپن در سال 1997 توسط روتارو هاشیموتو نخست وزیر وقت انجام شده و بیشتر مربوط به توسعه روابط ژاپن و روسیه بود.
طبق نظر بسیاری از کارشناسان معتبر، کاواگوچی از فراخوانهایی که در آن زمان برای تقویت همکاری ژاپن با کشورهای آسیای مرکزی وجود داشت، که از سوی سیاستمداران و کارشناسان ژاپن و آسیای مرکزی بود، پشتیبانی میکرد. "تلنگر" برای وعده جدید، جلسه شخصی او با کارمند ارشد سابق بانک مرکزی ژاپن - تِتسوجی تاناکا بود، که تا آن زمان با موفقیت شبکه گستردهای از ارتباطات را میان تعدادی از سیاستمداران شناخته شده از کشورهای آسیای مرکزی برقرار ساخته بود.
بر طبق منابع مختلف، در آن زمان، کارشناسان ژاپنی چندین سناریو ممکن را بررسی کردند، که شامل مشارکت ژاپن در کار سازمان همکاری شانگهای و سازمان همکاریهای آسیای مرکزی که اکنون وجود ندارد، میشدند. موضوعات مورد علاقه ژاپن پروژههای منطقهای آب، حمل و نقل و انرژی بود. با این حال، دیالوگ جدید بر اساس راحتترین فرمول برای طرف ژاپنی بود - مدل همکاری ژاپنی با ASEAN، یعنی ASEAN + 3.
بدیهی است، در آن زمان، ژاپن آسیای مرکزی را به عنوان یک شریک منطقهای بررسی کرد و بدین ترتیب قصد داشته موقعیت خود را در روابط با کشورهای منطقه تقویت کند.
بر اساس ارزیابی کارشناسان بین المللی، از جمله تاناکا و فردریک استار، این دیالوگ نتیجه تجدید نظر در دیپلماسی اوراسیایی هاشیموتو در سال 1997 بود و توانست نوع جدیدی از رابطه با کشورهای آسیای مرکزی را نشان دهد. این دو کارشناس مطمئن هستند که این دیالوگ، نقطه شروعی برای ایجاد ساختارهای مشابه میان آسیای مرکزی، جمهوری کره، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بود. امروزه به این لیست میتوان اعضای گروه ویشگراد و هند را نیز اضافه کرد. علاوه بر این، تاناکا معتقد است که این ایده ژاپنی الهام بخش استراتژیستهای چینی برای ایجاد یک فرمت جدید همکاری با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی بوده است ("16 + 1").
آنچه که در مورد این دیالوگ بسیار خاص است؟
علت عمده موفقیت اولیه این دیالوگ به این دلیل بود که تا سال 2004، کشورهای آسیای مرکزی فرصتهای بسیار محدودی برای توسعه همکاری گسترده با ژاپن داشتند. این موضوع مربوط به عضویت کشورهای آسیای مرکزی و ژاپن در سازمانهای مختلف بین المللی و منطقهای و همچنین زرادخانه ضعیف مکانیزمهای همکاری دوجانبه و فقدان یک پایگاه جامع قانونی میشد.
در آن زمان، علاقه به منطقه از طریق بازدید منظم از جانب هر دو طرف و نیز حمایت از جانب تعدادی از چهرههای سیاسی برجسته ژاپنی حفظ شد. واضح است که تشدید همکاری چند جانبه تنها با یکی از کشورهای منطقه برای سیاست خارجی ژاپن اهمیت زیادی نداشت.
کاواگوچی رسما ابتکار جدید خود را در ازبکستان در آستانه اولین نشست وزرا در قزاقستان ارائه داد. بر اساس اظهارات شاهدان عینی، در مرحله اولیه دیالوگ، برخی از کشورهای منطقه سعی کردند ابتکار جدید را به عنوان محصول مشترک خود با ژاپن ایجاد کنند. با این وجود، توکیو با ارائه رسمی ابتکار جدید در تاشکند و حمایت از برگزاری اولین نشست دیالوگ در آستانه، توانست نگرش محتاطانه خود را به منطقه نشان دهد.
به عقیده خود کاواگوچی، راه اندازی رسمی دیالوگ به لطف آشنایی شخصی او با رئیس جمهور فعلی قزاقستان، قاسم جومارت توکایف، که بهترین زمان و محل برگزاری اولین نشست را در سال 2004 پیشنهاد داد، امکان پذیر شد.
همانطور که در سخنرانی تاشکند کاواگوچی اشاره شد، این دیالوگ به یک بعد جدید، یا به عبارت دیگر، "گزینه" همکاری چند جانبه میان ژاپن و آسیای مرکزی تبدیل شد. (1) احترام به تنوع؛ (2) رقابت و هماهنگی؛ (3) همکاری باز به عنوان اصول اساسی مکانیسم دیالوگ مشخص شدند.
یک سال بعد، شرکت کنندگان در این فرمت، پنج ستون اصلی دیالوگ را تأیید کردند: (1) دیالوگ سیاسی؛ (2) همکاری بین منطقهای؛ (3) ارتقاء کسب و کار؛ (4) گفتمان فکری و (5) مبادلات انسانی.
علاوه بر این، طرفین 10 زمینه را مشخص کردند که در آن زمان برای ارتقاء ادغام درون منطقهای منافع زیادی داشتند، از جمله: 1) مبارزه با تروریسم؛ (2) مبارزه با قاچاق مواد مخدر؛ (3) مین زدایی؛ (4) ریشه کنی فقر؛ (5) مراقبتهای بهداشتی؛ (6) حفاظت از محیط زیست؛ (7) مسائل مربوط به آب؛ (8) انرژی؛ (9) تجارت و سرمایه گذاری؛ (10) حمل و نقل.
تجزیه و تحلیل فعالیتهای دیالوگ نشان میدهد که شرکت کنندگان در نشست دیالوگ آسیای مرکزی و ژاپن همچنان به چارچوب مجموعه پایبند هستند. از سال 2004 بیش از 40 نشست و برنامه در راستای این دیالوگ برگزار شده است، از جمله 7 مورد در سطح وزرا، 13 مورد در سطح مقامات عالی رتبه (معاون وزیر امور خارجه یا مدیر گروه سیاسی وزارت امور خارجه) و 11 مورد در سطح کارشناسی. در بُعد ریاضی فعالیتهای دیالوگ برابر با 2.7 رویداد در سال بوده است.
در طی این سالها، طرفین توانستند 12 سند نهایی را شامل دو طرح اجرایی (2006 و 2019) و دو نقشه جادهای، در زمینه کشاورزی (2014)، و همچنین حمل و نقل و تدارکات (2017) تصویب کنند. به هر حال، طرح اجرایی سال 2006 از آن زمان به روز نشده است و تنها ابتکارات جدید در زمینههای پیشین به آن اضافه شده است (2014، 2017 و 2019). در عین حال، بازنگری طرح اجرایی توسط کشورهای عضو در دیالوگ تنها یک بار انجام شده است.
در مرحله اول، با وجود وضعیت خنثی خود، ترکمنستان در فعالیت دیالوگ مشارکت داشت، هرچند در سطح کمتر در مقایسه با سایر کشورها. در سال 2014، ده سال پس از اولین نشست وزرا، وزرای امور خارجه آسیای مرکزی و ژاپن توانستند برای اولین بار به شکل کامل در بیشکک گرد هم آیند.
لازم به ذکر است که، به استثنای یک نشست کاری در سال 2004 در بلغارستان، در حاشیه شورای وزیران امور خارجه سازمان امنیت و همکاری اروپا، تمام نشستها در چارچوب دیالوگ به طور سنتی در ژاپن یا کشورهای آسیای مرکزی برگزار میشود، در حالی که بیش از 60 درصد از کل جلسات در توکیو تشکیل شده است. نشست بعدی وزیران که برای سال 2020 پیش بینی شده است، باید دوباره در ژاپن برگزار شود.
علاوه بر این، علی رغم موافقتنامههای بدست آمده، شرکت کنندگان در این دیالوگ، کشورهای ثالث یا سازمانهای بین المللی را به جلسات خود دعوت نمیکنند. اولین و تنها کشور خارجی که در دیالوگ (2006 و 2019) شرکت داشته ، افغانستان بوده است. تاکنون، در سخنان کاواگوچی، تارو آسو (وزیر خارجه ژاپن برای سالهای 2005-7، که در حال حاضر به عنوان معاون نخست وزیر - وزیر اقتصاد خدمت میکند) و در حال حاضر وزیر فعلی خارجه ژاپن، تارو کونو تمایل به گسترش جغرافیای دیالوگ به افغانستان و دیگر کشورهای آسیای جنوبی دیده شده است. همچنین در اسناد این نشست، به ندرت به مشارکت نمایندگان موسسات مالی بین المللی، به عنوان مثال بانک توسعه آسیایی و یا بانک بازسازی و توسعه اروپایی اشاره شده است.
اخیرا، در محیط آکادمیک ایده شمول احتمالی ترکیه در دیالوگ مطرح شد. اگر چنین گزینههایی به طور اساسی توسط شرکت کنندگان این نشست مورد بحث قرار میگرفت، آنگاه میتوانست حداقل دو مورد را بیان کند - عدم پیشرفت ملموس در فعالیتهای دیالوگ یا عدم علاقه به ادامه دیالوگ در قالب فعلی.
در این زمینه، باید چند واقعیت جالب را ذکر کرد.
در سال 2006، در چارچوب دیالوگ، ایده برگزاری اولین اجلاس سران کشورهای آسیای مرکزی و ژاپن مطرح شد (یک پیام مشابه، اما پنهان را میتوان در اسناد قبلی یافت). با این حال، این ابتکار عمل، که بعید است امروز به رهبران کشورهای آسیای مرکزی متکی باشد، بر روی کاغذ باقی مانده است.
علاوه بر این، در چارچوب دیالوگ، پیشنهادات برای ایجاد یک ساختار یکپارچه برای افزایش ارتباطات تجاری، بارها و بارها ارائه شده است. در نتیجه، این دیالوگ تنها توانسته دو طرح کم اهمیت را تصویب کند - اقتصادی (که در حال حاضر در قالب یک گفتگوی تجاری عمل میکند) (2011) و یک گروه کاری (2014)، که کار آن متأسفانه اساس منظم و روشنی ندارد.
بدیهی است، این حقایق ممکن است نشان دهنده تمایل طرفین، یعنی کشورهای آسیای مرکزی به محدود کردن تعداد طرفین درگیر در دیالوگ و تمرکز بر توسعه دیالوگ سیاسی و همکاری اقتصادی با ژاپن باشد. با این حال، همانطور که دیده می شود، همه ابتکارات در چارچوب این دیالوگ، از حمایت کامل طرفین برخوردار نیستند.
با این وجود، علیرغم مشکلات رویکرد چند جانبه، طرفین توانستهاند معیارهای خاص و قواعد بازی خود را ایجاد کنند.
اول اینکه، این دیالوگ دارای معماری منحصر به فرد خود است - نشست وزرای خارجه، مقامات عالی رتبه، و همچنین محافل کاری و دانشگاهی ("دیپلماسی مسیر دوم ").
ثانیا، کشورها میدانند که فعالیتهای دیالوگ باید از ویژگی اجرایی برخوردار باشد. تا کنون، طرف ژاپنی توانسته است چندین تصمیم مهم را اتخاذ کند: سازماندهی آموزش برای کارشناسان منطقهای (1000 نفر در سال 2004 و 2000 نفر در سال 2017)، تامین مالی برنامه سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد برای مبارزه با ملخها (2015)، سهولت رژیم ویزای ژاپن برای شهروندان کشورهای آسیای مرکزی (2017) و غیره.
علاوه بر این، سازمانهای ژاپنی مطالعات زیادی را در مورد زمینههای جدید امیدوار کننده همکاری در زمینه انرژی، کشاورزی، حمل و نقل، تدارکات و شرایط اضطراری انجام دادهاند.
با این حال، واضح است که تعداد پروژههای جاری با تاریخ طولانی همکاری در چارچوب دیالوگ مطابقت ندارد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل پروژهها نشان میدهد که این ابتکار از بسیاری جهات به عنوان یک پلت فرم مناسب برای تولید ابتکارات / پروژههای قابل قبول برای سازمانها و شرکتهای ژاپنی، از جمله از طریق سازمانهای بین المللی و منطقهای، عمل می کند.
سوم اینکه، طرفین میدانند که برخی از پروژهها ممکن است محدود باشند، به عنوان مثال برای دو یا سه کشور طراحی شده باشند. علاوه بر این، طرف ژاپنی بارها اعلام کرده است که پروژهها باید منطقهای بوده، از حمایت همه شرکت کنندگان در این فرایند استفاده شود و در صورت امکان، متناسب با "ویژگی های ژاپنی" باشد، یعنی باید در جهت تقویت همکاری با ژاپن و استفاده از فوت و فن ژاپنی باشد.
ژاپن در طی 15 سال همچنین بارها تلاش کرده است نقش خود را در این فرآیند تعریف کند. در ابتدا ژاپن خود را به عنوان یک "شریک طبیعی" کشورهای آسیای مرکزی تعریف کرد. کمی بعد، اصطلاح "کاتالیزور" در واژگان دیپلماتیک ژاپنی ظاهر شد، که سیاستمداران و دیپلماتهای ژاپنی همچنان به استفاده از آن تا به امروز ادامه میدهند.
در همین زمان، ویژگی اصلی دیالوگ این بود که در مرحله اولیه کاواگوچی از استفاده به اصطلاح دیپلماسی "دسته چک" در دیالوگ آسیای مرکزی و ژاپن در امتناع کرد. با این حال، در سال 2017، پس از نتایج نشست ششم شورای وزیران خارجه، رئیس قبلی وزارت امور خارجه ژاپن، فومیو کیشیدا، قصد توکیو برای تأمین مالی پروژههای حمل و نقل و تدارکات در منطقه را به مبلغ 24 میلیارد ین اعلام کرد. کویتیرو گمبا، سلف کیشیدا در پست وزارت خارجه، در سال 2014، پس از چهارمین نشست وزیران خارجه، همچنین آمادگی توکیو برای تأمین 700 میلیون دلار در پروژههای منطقهای مربوط به اهداف توسعه هزاره را اعلام کرده بود.
در این زمینه، طی جلساتی در سطح مقامات عالی رتبه، وظایف بررسی و نظارت بر پروژههایی در چارچوب دیالوگ تعیین شد.
در میان بسیاری از کارشناسان، ایدههایی در مورد دیالوگ به عنوان یک محصول از جاه طلبیهای ژئوپلیتیکی ژاپن و تمایل توکیو به رقابت با روسیه و چین نیز به چشم میخورد. با این حال، در اسناد نهایی این نشست، به استثنای چند مورد، هیچ گونه اشاره مستقیمی به سایر کشورها، به عنوان مثال، ایالات متحده آمریکا و همان روسیه و چین وجود ندارد. میتوان فرض کرد که در مورد بحثهای سیاسی و همکاریهای دوجانبه با کشورهای ثالث اختلاف نظر وجود دارد. به این ترتیب، در سال 2012، در پس زمینه تشدید روابط دیپلماتیک بین ژاپن و چین، وزارت امور خارجه ژاپن برای اولین و آخرین بار اعلام کرد که "این دیالوگ علیه کشوره خاصی نیست".
دو سال پیش، کشورهای آسیای مرکزی در سمرقند توافق کردند که از این پس آنها موضع خود را در چارچوب سیستم دیالوگ چند جانبه، از جمله ایالات متحده، جمهوری کره، اتحادیه اروپا و ژاپن هماهنگ کنند.
واضح است که کشورهای منطقه قصد دارند کار این انجمنها را با توجه به واقعیتهای امروز در منطقه تغییر دهند. در این زمینه، بیانیههای نخست وزیر فعلی ژاپن، شینزو آبه، درباره لزوم همکاری با آسیای مرکزی، که در سال 2015 در دانشگاه نظربایف ارائه کرد، اساس بسیار مطلوبی به دست آورد.
در این رابطه، در مقابل وزیر امور خارجه ژاپن، تارو کونو، که قبلا به نفع ایده مرکزیت آسیایی سخن گفته بود، وظیفه مهم دیگری به همراه کشورهای آسیای مرکزی در انجام تحولات "دیالوگ آسیای مرکزی و ژاپن" قرار دارد.
انتهای پیام/