«قراویز تا مرصاد»؛ روایت هشت سال ایستادگی مردانی از تبار الوند
همدان در دوران دفاع مقدس استثناست؛ نخستین نقطه توقف ستون زرهی دشمن در آغاز جنگ حاصل رشادت رزمندگان همدان در تنگه «قراویز» بود و آخرین نقطهای که گلوی استکبار را فشرد؛ «مرصاد» بود و لشکر انصارالحسین(ع).
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، نقش اثرگذار خطه تاریخی همدان در دوران دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست؛ آنقدر که مقام معظم رهبری آن را دارالمجاهدین خواندند.
محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نقش ارزشمند مردم استان همدان در هشت سال جنگ تحمیلی چنین گفته است: « همدان شاید از جهتی یک استثنا در طول هشت سال دفاع مقدس باشد.
اولین نقطهای که در آغاز جنگ، ستون زرهی عراق در آستانه ورود به سرپل ذهاب در تنگه قراویز متوقف شد؛ حاصل رشادت رزمندگان استان همدان بود و آخرین نقطهای که درست در همان مسیر در پایان جنگ، گلوی استکبار به سرکردگی مزدوران بعثی و منافقان را فشرد؛ تنگه مرصاد بود».
«قراویز تا مرصاد» کتاب دوازدهم از مجموعه «روایت انصار» کارنامه تاریخی استان همدان در انقلاب و جنگ تحمیلی است. «از الوند تا قراویز»، «استقرار در دامنه قراویز تا تشکیل تیپ محمد رسولالله(ص)»، «بهار 82»، «رمضان در کوشک»، «عملیات والفجر2»، «عملیات والفجر 5، خیبر، عاشورا و بدر»، «عملیات والفجر 8»، «عملیاتهای جزیره مجنون«، «عملیات کربلای 4»، «عملیات کربلای 5» و «عملیات کربلای 8، نصر 4 و بیتالمقدس 2» عنوان جلد یکم تا یازدهم مجموعه دوازده جلدی «روایت انصار» هستند.
این کتاب به کوشش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان منتشر شده و امیر شالبافیان جلد دوازدهم آن را به رشته تحریر درآورده است.
«قراویز تا مرصاد» در 3 فصل و 18 بخش تدوین شده که فصل اول شامل معرفی سازمان مجاهدین خلق از شکلگیری تا ترورهای ناجوانمردانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اقدامات جنایتکارانه در همدان است.
فصل دوم بررسی تحولات کشور از ابتدای انقلاب تا پذیرش قطعنامه 598 شامل وضعیت سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران پیش از تجاوز عراق تاشرح عملیاتهای متعدد و پذیرش قطعنامه است.
فصل سوم هم شامل روند تحولات جنگ پس از قطعنامه 598 و تشریح کامل عملیات فروغ جاویدان و عملیات مرصاد بوده و واکنش عراق به قطعنامه تا اشاره به عملیات فروغ جاویدان و درنهایت ایستادگی رزمندگان لشکر انصارالحسین(ع) در برابر آنها و شکلگیری عملیات مرصاد را شرح میدهد.
در بخش پایانی کتاب که به شرح نقش رزمندگان استان همدان در عملیات غرورآفرین مرصاد پرداخته میخوانیم: « ... خونریزی داشت. او را چند متر پایینتر آوردیم و من شکمش را با چفیه بستم. گفت: مرا رها کن. پایین برو و به نصرت نائینی بگو نیروها را از سمت دیگری بالا بیاورد. گفتم: آخر شما را که نمیتوان رها کنم. گفت: به من کاری نداشته باش. سپس کلتش را به مظاهری داد و از او خواست که خشابش را عوض کند.
من رو به پایین حرکت کردم و پنج، شش متر پایین تر منافقان شروع کردند به تیراندازی و یک نارنجک هم به طرفم پرتاب کردند. من هم خودم را از سنگی با ارتفاع حدودا سه متر به پایین پرت کردم که ترکش نخورم.
بعد از اینکه پیغام را رساندم؛ دوباره خواستم پیش مبارکی(بهرام مبارکی) برگردم، اما منافقان آن مکان را کاملا زیر نظر داشتند و نتوانستم به او نزدیک شوم. دو روز بعد که منطقه پاکسازی شد و برای آوردن پیکر شهید مبارکی رفتیم؛ در اطراف او بیش از 2 هزار پوکه تیربار گرینف مشاهده کردیم...».
انتهای پیام/744/ش