از انجمن خروس جنگی تا امروز؛ آیا سوررئالیست در ایران دولت مستعجل بود؟
یکی از ویژگیهای «رؤیای وارونگی»، پرداختن به جریان و چرایی اقبال ایرانیها به مکتب سوررئالیسم است. سمنانی در کتاب خود تلاش دارد تا به برخی از پرسشهای بیپاسخ در این زمینه جوابی روشن دهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر ترجمه از پژوهشهای ادبی باب بازتری نسبت به تألیف پژوهشهای جدی در فضای ادبی و هنری کشور داشته است. هر ساله منابع متعددی در حوزه نقد و پژوهشهای ادبی ترجمه و عرضه میشود که اطلاعاتی دستهبندی شده به مخاطب ارائه میدهند. انتشار هر یک از این آثار هرچند ارزشمند است، اما گشایش چندانی در ارتقای آثار ادبی ما ایجاد نکرده است؛ دلیلش را هم باید در متفاوت بودن فضای هنری و ادبی ایران با دیگر کشورها دانست.
در حالی که سالهاست از مکاتب ادبی مختلف میگذرد و هر دوره، بنا به شرایط اجتماعی و اقتصادی، مکتب و جریان ادبی خاص در یک کشور شکل میگیرد و رشد میکند، در ایران غالباً آثار ادبی طی سالهای اخیر به رونوشتهایی از این جریانها اختصاص داشته است. کم نیستند نویسندگانی که متر و معیار آثارشان را با آثار منتشر شده در فضای ادبی خارج از کشور هماهنگ میکنند؛ بیآنکه خود حرفی برای گفتن داشته باشند.
با وجود این میل به الگوپذیری -که سرانجام منجر به تهی شدن ادبیات ایرانی از تولد اثری با شاخصههای متمایز خود خواهد شد- پژوهشهای ادبی در ایران کمتر نگاهی انداختهاند به چرایی و چگونگی این الگوپذیریها. کمتر اثری است که بخواهد یا توانسته باشد به بررسی روند تأثیرپذیری نویسندگان و هنرمندان ایرانی از مکاتب ادبی بپردازد؟ اینکه چرا فلان مکتب در ایران رواج یافت و نویسندگان به آن تمایل نشان دادند، چرا فلان مکتب ادبی در ایران افول کرد، چه شرایط اجتماعی سبب این گرایش یا عدم گرایش شد و ... همگی پرسشهای بیپاسخی است که در کمتر اثر ادبی پیدا میشود.
کتاب «رؤیای وارونگی» با نیم نگاهی به نقد و بررسی سوررئالیسم در ادبیات و هنر به قلم بهروز اشرف سمنانی از جمله آثاری است که تلاش دارد تا در حد وسع خود به این پرسشها پاسخ دهد. کتاب از سوی کانون اندیشه جوان منتشر شده و نویسنده سعی کرده تا با بررسی شاخهها و موضوعات مختلف در این رابطه، نمایی کلی از مکتب سوررئالیسم به مخاطب ارائه دهد. کتاب سمنانی را میتوان از جمله آثار خوشخوان در این زمینه دانست که با دستهبندی خوب و با پرداختن به موضوعات مهم، میتواند برای مخاطبان علاقهمند به ویژه دانشجویان مفید فایده باشد.
در مقدمه این اثر میخوانیم: پیروان مکتب سوررئالیسم چه در زادگاه آن، یعنی فرانسه و چه در ایران، در اولین گام، دست به نگارش متنی میزدند که رویکرد آنان را در قبال ادبیات نشان داده و مشخص میکرد که آنان به دنبال چهاند و قصد دارند آثار خود را با چه نگاهی بیافرینند. این متنها که از آنها با عنوان «بیانیه» یاد میشود، بیشتر متنهای بسیار تند، ساختارشکنانه و مجادلهآمیز بودند؛ متنهایی که پس از انتشار، کشمشکهای فراوانی را در پی داشتند و مخالفان و موافقانی بسیار یافتند. سوررئالیستها در بیانیههای خود ادعا میکردند که مسیری جدید در خلق آثار هنری را به وجود آوردهاند؛ اما به راستی آیا چنین ادعایی واقعیت دارد؟ یا سوررئالیسم نیز همچون برخی دیگر از مکاتب و رویکردهای هنری و ادبی، دولت مستعجلی بوده که نه تنها به ادعای خود دست نیافته است، بلکه به سرعت رو به فراموشی نیز رفته است؟ آیا سوررئالیستها توانستهاند آثار در خور توجه و ارزشمند بیافرینند و آیا بعدها، سایر هنرمندان و ادیبان تحت تأثیر سوررئالیستها بودهاند یا خیر و در صورتی که چنین اثرگذاریای وجود داشته است، چگونه و به چه میزان بوده است؟
کتاب در دو فصل کلی به موضوع سوررئالیسم در غرب و در ایران میپردازد. اینکه سوررئالیسم از کجا شروع شد، چه دوره طلایی طی کرد، جنگ جهانی دوم چه تأثیری بر روند آن گذاشت، دلایل عدم استقبال جامعه در برهههایی از زمان، تأثیر افرادی چون فروید بر این جریان و ... از جمله موضوعاتی است که در فصل نخست به آن پرداخته شده است.
فصل دوم کتاب که به نظر، فصل جذابتری است، به جریان سوررئالیسم در ادبیات فارسی میپردازد. نویسنده با توجه به اهمیت این موضوع عنوان میکند: با وجود گذشت حدود یک قرن از طرح واژه سوررئالیسم به عنوان یک مفهوم ادبی و هنری و حدود 60 سال از رواج این واژه در ادبیات فارسی، نه تنها ابهاماتی پیرامون این مفهوم وجود دارد که حتی تعیین اینکه چه اثری در سپهر ادبیات و هنر ایران سوررئالیستی بوده و چه اثری سوررئالیستی نیست، بسیار دشوار است.
با توجه به ضرورت این بررسی، نویسنده فصل دوم کتاب خود را به تأثیرپذیری ایرانیها از مکتب سوررئالیسم اختصاص داده و در این فصل موضوعاتی چون سرچشمههای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سوررئالیسم در ایران، ورود جریان نوگرایی در هنر و ادبیات ایران، هنرمندانی که از این مکتب تأثیر پذیرفتهاند، دلایل افول سوررئالیسم در ایران و ... از جمله موضوعاتی است که در این فصل به آن پرداخته شده است. در این بخش از افرادی چون هوشنگ گلشیری، منوچهر شیبانی، رضا قاسمی، سهراب سپهری و دیگران به عنوان هنرمندانی که در این عرصه فعالیت کردهاند، یاد شده است. از سوی دیگر، نویسنده دست مخاطبش را گرفته و او را با اولین انجمنهای ادبی و هنری در ایران که به نوعی در رواج این مکتب مؤثر بودهاند نیز آشنا کند. در این بخش از انجمن ادبی خروس جنگی یاد شده که در سال 1328 توسط جلیل ضیاپور به منظور طرح عرصههای هنر نو در حوزههای ادبیات، موسیقی و ... راهاندازی شد؛ انجمنی که «مبارزه در برابر کهنهپرستی و سنتگرایی به دور از واقعیات زمانه» را هدف خود اعلام و این شعر از فرخی سیستانی را شعار انجمن مطرح کرد:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر
با در نظر گرفتن عناوین بررسی شده، میتوان نتیجه گرفت که «رؤیای وارونگی» از جمله آثار کمحجم و در عین حال مفیدی است که هر مشتاق به ادبیات و هنر میتواند با مطالعه آن نمایی کلی از یکی از جریانسازترین مکاتب ادبی و هنری جهان به دست آورد.
کانون اندیشه جوان کتاب حاضر را در 166 صفحه و در 500 نسخه در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
انتهای پیام/