ماجرای خلق یک کتاب از احمد عزیزی در روز امامت امام زمان (عج)
جرقه خلق کتاب «رؤیای رویت»، اثر زندهیاد احمد عزیزی، در روز نهم ربیعالاول مصادف با آغاز امامت امام زمان (عج) در ذهن شاعر زده شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندهیاد احمد عزیزی که در سال 37 در سر پل ذهاب کرمانشاه متولد شده بود، قبل از پیروزی انقلاب به دعوت شمس آل احمد به تهران رفت. او در نشریات متعدد از جمله مجله جوانان و روزنامه جمهوری اسلامی فعالیت کرد. با «کفشهای مکاشفه» به عنوان شاعری جدی در عرصه هنر و ادبیات معرفی شد و پس از آن با انتشار آثاری چون «یک لیوان شطح داغ» و «ملکوت تکلم» نام خود را در این وادی ثبت کرد. او که مرگ را یک توقف کوتاه در مسیر جاودانگی میدانست، سرانجام در 16 اسفندماه سال 95 با دنیا خداحافظی کرد.
عزیزی بیشک در زمره شاعرانی جای میگیرد که صاحب سبک است و به قول معروف کارهایش امضا دارد. هرچند بخشی از حیات شاعر که میتوانست دوره بالندگی و پختگی او باشد، در بستر بیماری گذشت، اما عزیزی در همان سالهایی که فعالیت کرد، نشان داد که شاعری خوشقریحه، نثرنویسی توانمند و آشنا به ادبیات و جنس واژه است. او واژگان را بیهوده خرج نمیکرد. کلام و کلمه برای او اعتبار داشت؛ برخلاف آنچه امروز در شمار بسیاری از شبهکتابهای شعری میتوان دید. اگر بخواهیم ارزش کار عزیزی را در یک کلمه تعریف کنیم، باید بگوییم که او به روزمرگی و روزمرّگی دچار نشد.
از زندهیاد عزیزی آثار متعددی به یادگار مانده است که از این جمله میتوان به آثاری چون «خورشید از پشت خیزران»، «شطح فلسفی»، «ترجمه زخم»، «خواب میخک»، «کفشهای مکاشفه»، «یک لیوان شطح داغ»، «باران پروانه»، «روستای فطرت»، «بسیج کلمات عاشقانه»، «فردای فلسفه»، «ترانههای ایلیایی» و ... اشاره کرد. از او آثار منتشر نشدهای نیز به یادگار مانده که قرار است به چاپ برسد. مضمامین متنوعی را میتوان در کارهای او دید اما در این میان، مضامین و موضوعات مذهبی و آیینی از جمله موضوعات پررنگ و پر تکرار در کارهای شاعر است که او عمدتاً با شیوه و نگاهی نو به این مضامین پرداخته است.
«رؤیای رویت» از جمله کتابهای عزیزی در منظومه شعری اوست که با بنمایه مذهبی و آیینی از سوی انتشارات سروش به چاپ رسیده است. کتاب با نثری ادبی آغاز میشود و در ادامه، چند سروده در مضامین آیینی و مذهبی ارائه میشود. مهدویت و انتظار یکی از موضوعات کلیدی در این کتاب است که به نقل از یکی از دوستان و همراهان صمیمی شاعر، جرقه خلق این کتاب نیز با یاد امام زمان(عج) در جلسهای در ذهن عزیزی شکل گرفته است.
احمد مکری، شاعر و از دوستان نزدیک زندهیاد احمد عزیزی، درباره چگونگی شکلگیری و نگارش کتاب «رؤیای رویت» گفت: در روز آغاز امامت امام زمان (عج)، حضرت مهدی موعود، قصد دیدار زندهیاد عزیزی را در آن روز مبارک کردم. در آن روز همه جا صحبت از ابر قدرتی آمریکا بود و عدهای نیز در داخل با همدستانشان در خارج از کشور، به منظور ایجاد رعب و وحشت در بین مردم، شایعه کرده بودند که احتمال حمله آمریکا به کشور وجود دارد.
وی ادامه داد: من در آن روز از زندهیاد عزیزی پرسیدم که راستی احمد خان! این داستان آمریکا و این مسائل چه میشود؟ زندهیاد عزیزی در جواب گفت کلید تمام امور دست آقا امام زمان (عج) است، جای هیچ نگرانی نیست؛ البته اگر درک و پیروی درست از رهنمودهای جانشین امام و ولی امرمسلمین داشته باشیم و عمل کنیم، آب از آب بدون اذن خدا و اولیای خدا تکان نمیخورد و همه چیز به نفع اسلام است. عشق و مباحثه آن روز و گفتوگویی که درباره امام زمان (عج) در آن روز صورت گرفت، جرقهای در وجود بیقرار زندهیاد عزیزی به وجود آورد؛ جرقهای که سبب خلق کتاب «رؤیای رویت» شد. او این اثر را با عشق و ارادتی مثال زدنی به امام زمان (عج) نوشت و برای چاپ به سروش سپرد.
سروده ذیل نمونهای از اشعار عزیزی در کتاب «رؤیای رویت» است که به محضر مقدس امام زمان(عج) تقدیم شده است:
... ای شه سلامت میکنم، گردون به نامت میکنم، صاحب مقامت میکنم،
ماه تمامت میکنم، وین می به جامت میکنم
آیی به بزم ما اگر، ای یار غائب از نظر!
روی تو دیدم جان شدم، وز صنع تو حیران شدم،
از نرگست گریان شدم، وز پستهات خندان شدم،
آنگه سوی دکان شدم، از بحر حلوا و شکر، ای یار غائب از نظر!
تمثال شاهی را ببین! خورشید جاهی را ببین! نور الهی را ببین،
سر کماهی را ببین، هم گاو و ماهی را ببین،
بر تخت او بنهاده سر، ای یار غائب از نظر!
از نزد من محزون مرو! ای ماه من بیرون مرو!با این دو چشم خون مرو!
وز کوچه خود افزون مرو! نزد رقیب دون مرو!
زین شحنه گان پرده در! ای یار غائب از نظر!
ساقی نگه کن جام من! وین جان بی آرام من! مطرب رواکن کام من!
تا قرعه افتد نام من! وی شه بده انعام من!
با آن دهان پر گهر! ای یار غائب از نظر!
ای پادشاه جم بیا! وی قبله اعظم بیا! ای صاحب خاتم بیا!
ای منجی عالم بیا! ای وارث آدم بیا!
وی زاده خیرالبشر! ای یار غائب از نظر!
ای نور من وی نار من! ای آتشین رخسار من! ای دلبر عیار من !
در خانه خمار من! آخر چه کردی کار من!
وان وعده های بی ثمر، ای یار غائب از نظر!
انتهای پیام/