حاج قاسم و شاهکار والفجر۸ ـ قسمت هفتم| از اجرای دقیق توپخانه تا مکالمات شنیدنی از فرماندهی شهید سلیمانی
سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس و پس از آن اقدامات بسیار جالبی علیه دشمنان این مرز بوم انجام داده که عملیات والفجر۸ یکی از آنها است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که این روزها ملت ایران بیشتر از مجاهدتهای ایشان در لبنان، سوریه و عراق اطلاع دارند؛ در دوران دفاع مقدس از فرماندهان برتر بوده که عملیاتهای متفاوتی علیه رژیم بعث عراق انجام داده است. فعالیتهایی که هر کدام گرهای از کار رزمندگان اسلام باز میکرد و در نهایت باعث پیروزی ملت ایران شد.
به همین دلیل خبرگزاری تسنیم در نظر دارد، علاوه بر گفتوگو با همرزمان و دوستان شهید سردار قاسم سلیمانی به صورت ویژه به عملیات والفجر8 و فرماندهی حاج قاسم در این عملیات بپردازد تا مخاطبان گرامی از بخشی از فرماندهی حاج قاسم در دوران دفاع مقدس نیز مطلع شوند.
نبرد روی قشله که تحت محاصره نیروهای خودی قرار گرفته همچنان برای تصرف و سقوط آن ادامه دارد و این در حالیست که نیروهای بعثی با چنگ و دندان تلاش میکنند تا قرارگاه فرماندهی را -آنهایی که در داستانهای خود یا سریالها و فیلمهای سینمایی از عراقیها موجودی ذلیل و ترسو و بزدل ترسیم میکنند باید در صحنه میدیدند در این نبردها عراقیها تا کجا مقاومت کرده و لحظهای حاضر نبودند سنگر را خالی کنند- حتی الامکان تا صبح حفظ کرده و سپس بتوانند با کمک لشکرهای گارد ریاست جمهوری عراق و نیز آتش پر حجم و پوشش بمبارانهای هوایی منطقه را آزاد کنند.
آتش و آتش، چیزی که حاج قاسم لحظهای از آن غافل نیست.!!
موسوی موسوی قاسم
موسوی موسوی قاسم
قاسم جان بگوشم بفرما قاسم جان!
حاج قاسم: خدا قوت بده به خودت و بچههات، دیگه چیزی نموندهها!! به بچهها سلام برسان و بگو حجم آتش را افزایش بدید انشاءالله موفقیتها تا صبح تثبیت شه! بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیهم یارتان باشد، امان ندهید، از فرصت استفاده کنید. نصرت حق و وعده الهی حق است و نزدیک. بدون محدودیت و بدون وقفه آتش کنید انشاءالله! لحظهای آتشبارهای دشمن را آسوده نگذارید، خدا یارتان، با آتش ضدآتشباری، بچهها را از آتش دشمن مصون کنید.
از سوی دیگر آتش عراق دم به دم افزایش یافته و گلولهها چون رگبار از سوی بعثیها سرازیر شده و وجب به وجب رودخانه و عقبهها و زمین را شخم زده و خاکش را به توبره میکشد.
قاسم موسوی
قاسم: بله بگوشم، بگو!
موسوی:بچهها سلام رسوندن و گفتن چنان جهنمی روسرشان درست کنیم که گریزی از آن نداشته باشند.
دیدهبانها در نقاط مهم و حساسی مستقر شده و پس از بگوش کردن توپخانه اعلام آمادگی داده تا آتش را برسر بعثیها و سنگرهاشون هدایت کنند.
دیدهبان: همان اجرای قبلی 100 تا به راست 200 تا افزایش! هرچه نخود و لوبیا دارید بسم الله، یا علی! بریزید. عالیه بگو همینو ادامه بدن.
نیروهای تکور و تیربارچی و آرپیجیزنها نیز حمله دیگری را آغاز کردند. فرمانده گردانها و فرماندهان گروهان با هدایت نیروها تمام هم و غم خود را برای تسلط بر قرارگاه گذاشته و با جزم کردن عزم خود غیر از تصرف پایگاهها به هیچ چیز بها نمیدن!
دیدهبانها: موسوی جان بگو آتش رو بلندتر کنند بچهها را اذیت نکنه! بچهها اذیت نشن! بچهها خوب کشیدن جلو انشاءالله قبل از صبح کار تمومه!
آره آره همینجوری، خیلی عالی شد! حالا 200 تا سمت چپ، 100 تا به عمق خدا خیر بده به بچهها، امانشون را با آتش گرفتن.!!
فرمانده گردان: حاج قاسم الآن دیگه کار تموم میشه بگو لشکرهای همجوار بیان به عمق برای الحاق، والا خدای ناکرده کار مشکل و دستاوردها به باد میرود.
بیسیمها همه با هیجان بالایی فعال شده و فرماندهان محور و گردانها در تماسی با شور و نشاط وصف ناپذیری:
پایگاه فرماندهی عراق در قشله فرو ریخت!! انشالله پاکسازی تا.... ادامه دارد
سقوط قرارگاه فرماندهی عراق در قشله که با حماسهی بینظیر رزمندگان لشکر 41 ثارالله و آتش به هنگام، پر حجم و با دقت و به ویژه عبور موفقیتآمیز غواصان و هدایت فرماندهی این لشکر حاصل شد، میتوان گفت تمامی امیدهای عراق در این محور را به یأس و ناامیدی بدل کرده و این جبهه تقریباً متزلزل، و کارآمدی آن برای صبح عملیات نیز با بحران مواجه خواهد شد و این در شرایطی است که لشکر 25 کربلا همچنان در داخل شهر فاو گرفتار جنگ شهری و احتمالا نبرد خانه به خانه، خیابون به خیابون و کوچه به کوچه با نیروهای عراقی شده و باید بتواند حتیالامکان تا صبح به نتایج قابل ادامه ای دست یابد تا روند کار قابلیت تداوم و به عمق کشیدن را داشته باشد. ضمن اینکه این لشکر و لشکر 19 فجر از جناح راست و لشکر 31 المهدی از جناح چپ باید هر چه زودتر به عمق آمده با لشکر 41 ثارالله الحاق کند.
خمپارهاندازها و آتشبارهای توپخانه خودی همچنان با شدت فزاینده آتش خود را بر روی مواضع، استحکامات، توپخانه، محل هجوم احتمالی دشمن و... ریخته تا قبل از هرگونه اقدامی منطقه را پاکسازی و جبهه دشمن را بیش از پیش متزلزل کنند.
گردانهای موفق لشکر 41 ثارالله که نبرد سنگین عبور از اروند، فلکه، قشله، و.... را پشت سر گذاشته در حال پاکسازی منطقه هستند که این مهم ممکنه سرعت عمل را برای رفتن به عمق و رسیدن به خورعبدالله و پایگاه موشکی عراق که میتوان گفت پایان کار در این مرحله بوده و عملیات به اهداف خود رسیده است؛ تا حدودی با کندی سپری کند؛ که این بار نیز ممکنه به ناچار فرصت به دست آمده، با روشنایی هوا و تسلط هوایی عراق بر نیروهای خودی و بمبارانهای سنگین توام با حملات شیمیایی هوایی و توپخانهای که با چشمان بازتری عملیاتی خواهد شد، مشکل ساز شود.
سنگرها با انداختن نارنجک، اجرای آتش کلاشینکف و رگبار تیربارچیان به داخل سنگرها و سپس ورود رزمندگان به درون سنگرها جهت اطمینان از خالی بودن سنگرها و یا به اسارت در آوردن نیروهای باقیمانده درون سنگر همچنان ادامه دارد؛ و این در حالیست که باز هم خط مقدم آلوده به نیروهای بعثی شده و همچنان عبور گردانهای بعدی را از رودخانه با مشکلات سنگینی روبرو کردهاست. علاوه بر آن، نیروهای درون نخلستان که مجدداً بازسازی کردهاند، همچنان وارد عمل شده و با تکهای ایذایی و تأخیری سعی دارند قدرت و سرعت عمل را از دست نیروهای خودی گرفته تا راه فراری باشد برای ادامه نبرد در روز! غافل از آنکه فرماندهی لشکر با تدبیری پیش بینی شده بنا را بر عمق منطقه دشمن گذاشته تا این نیروها را با جنگ چریکی در نخلستان منهدم و یا به اسارت در آورد.
از سوی دیگر حاج قاسم با فرمانده گردانهای تازه نفس که مانند دیگر گردانها زیر آتش بعثیهای رخنه کرده در سنگرهای خط مقدم پا به ساحل دشمن گذاشتهاند، تأکید میکند تا هرچه سریعتر خود را به یاری بچهها رسانده و با ادامه تک بسوی خورعبدالله و پایگاه موشکی عراق، آخرین مواضع عراق را تصرف و آماده ادامه تک، بنا به دستور باشند.
آغاز آرایش و آتش و حرکت نیروهای گردان با سرعت و شلیک در نخلستان و گذاشتن تأمین برای خفه کردن نیروهای دشمن در داخل نخلستان و پیشروی به سمت قشله، سپس عبور از این منطقه، که توسط نیروهای خودی در حال پاکسازی هست، و رفتن بسوی خور عبدالله و پایگاه موشکی! الله اکبر، الله أکبر!!! بنازم مجاهدین فی سبیل الله را که چنین بیمحابا بسوی دشمن تا دندان مسلح میتازند و لحظهای پاهایشان سست و لرزان نمیشود.
چه زیبا قرآن از آنها یاد میکند، آن جا که میفرماید قسم به سم اسبان مجاهدان، و جرقهای که از آن میدرخشد!
لحظاتی دیگر بچهها نبردی دیگر را در عمق دشمن آغاز میکنند و اگر خدا یاری کند انشاءالله منطقه را از لوث نیروهای آخرین خط دشمن پاک میکنند.
فرماندهی لشکر حاج قاسم سلیمانی با توجه به پیشروی فوقالعاده نیروهایش و در ادامه ارتباطات بیسیمی با فرماندهان لشکرهای همجوار، خواستار عمق بخشیدن نیروهایشان برای الحاق با گردانهای لشکر شده و تأکید میکند تا هرچه زودتر شکاف بین یگانی را به اتفاق هم پر کرده تا دشمن از فضای موجود برای نفوذ و دور زدن بچهها استفاده نکند.
حاج قاسم سپس در تماس با فرمانده گردانهای خود، آنها را نسبت به جناحینشان توجیه و برای الحاق با لشکرهای چپ و راست و نیز هوشیاری نسبت به رخنه احتمالی دشمن توجیه و آماده میکند.
موفقیت در زمانی تثبیت میشود که یگانهای همجوار نیز، هماهنگی و همگامی داشته باشند والا دشمن با پاتکهای (ضد حمله) برنامهریزی شده در صبح عملیات از فاصله یا شکاف ایجاد شده بین یگانها استفاده کرده و از فضای موجود برای رخنه و دور زدن لشکرها جهت پس زدن نیروها تلاش میکند.
تلاش و پیگیری فرماندهان یگانها و تبادل نظر از وضعیت و موقعیت یکدیگر برای تصمیمسازی و تصمیمگیری به شدت افزایش یافته و نیروها طبق برنامه باید در مراحل مختلف عملیات با یکدیگر الحاق کنند.
الحاق یگانها علاوه بر تثبیت وضعیت، باعث تخریب روحیه دشمن و مأیوس شدن از ادامه تلاش داشته و بالعکس موجب تقویت روحی نیروهای عمل کننده خواهد شد.
گردانهای تازه نفس با رسیدن به قشله که هم اکنون در حال پاکسازی هستند، آرایش هجومی به خود گرفته تا با عبور از گردان قبلی به سمت خور عبدالله و سپس پایگاه موشکی عراق حملهای برق آسا را آغاز کنند.
از سوی دیگر ضرورت دارد جهت رفتن به عمق، از نیروهای جناحین در کنار خود اطمینان داشته باشند؛ والا هر لحظه احتمال دارد از سمت چپ یا راست خود دور خورده و به محاصره عراق درآیند، ضمن اینکه نباید از فرصت بدست آمده هم چشمپوشی کرده و از حرکت به سمت آخرین مواضع و استحکامات دشمن که در شرف فروپاشی است، صرف نظر کرده و تأمل کنند.
این در شرایطی است که حادثهای غیر قابل تصور که شاید میتوانست وضعیت را در صحنه نبرد با دشواری روبرو کند بوجود آمده است. یعنی حادثهای که در همان ابتدای عملیات شکل گرفته بود و احتمال داشت این وضعیت را که با سختی کسب شده، و موفقیتهای چشمگیری را به دنبال داشته است؛ دچار بحران، و یا مختل کند.
بله غواصان یگان سمت چپ، که بیشترین عرض رودخانه (حدود 600متر) و نزدیک به دهانه خلیج فارس را باید طی کنند، موفق به عبور کامل نشده و به ناچار بخشی از آنها (اگر اشتباه نکرده باشم)، که با استفاده از مسیر لشکر 41 و با تأخیر از اروند عبور کرده بودند موجب شده بود نیروهای ثارالله با فشار بیش از حد که از جناحین توسط بعثیها به آنها وارد میشود دست و پنجه نرم کنند.
درگیری بچهها آغاز و نبردی سنگین با حجم آتش بالا از سوی طرفین صحنه نبرد در گرفته است.
دیگر از منورهای دشمن خبری نیست، چراکه با روشن شدن هوا و صبحگاهان، ضرورت شلیک منور منتفی و عراق چشمانش به منطقهی عملیات کاملاً باز شده و این یعنی نبردی روزانه و از جهاتی موقعیت مناسبی برای بعثیها تا با استفاده از زرهی (هجوم تانکهای دشمن) بتواند با گوشت و پوستی که در مقابلش آرایش گرفته، ادامه تک داده تا نیروهای خودی را وادار به عقبنشینی و منطقه را باز پسگیری کند.
آر پی جیزنهای خودی با وجود تانکهای دشمن مجال بیشتری برای نبرد پیدا کردهاند.
اینجا نبردیست که سرنوشت عملیات در این محور و در این روز تعیین خواهد شد. تماسهای بیسیمی در دو سوی جبهه افزایش بسیار چشمگیری پیدا کرده؛ دو طرف، دیگر ملاحظات چندان محرمانهای ندارند_ مگر موارد خاص_ و آشکارا عملیات را هدایت و پیگیری میکنند. اینجا نقطه ایست که یا دست عراق برای مدتها از دسترسی به آبهای خلیج فارس کوتاه میشود و یا میتواند همچنان به این آبها دسترسی داشته باشد. آتش است و دود و روشنی هوا، اکنون باید هرگونه تحرک جنونآمیزی را از عراق توقع داشت، از حملات جنگندههای او و بمباران منطقهی عملیاتی گرفته تا حمله به مراکز اقتصادی، فرهنگی، تأسیسات، پادگانها، و... و شیمیایی، تا حمله به شهرها و مراکز اجتماعی!!
بچهها حملهای دیگری را آغاز کردهاند؛ اما این بار نه با خطوط پدافندی منسجم بلکه با خطوط پایگاههای متعدد و غیر از پایگاه موشکی؛ دیگر به آن صورت با خطوط پدافندی روبرو نیستند.
حمله به سمت خورعبدالله، پایگاه موشکی و مواضع توپخانه دشمن ادامه دارد.
حمله در شرایطی ادامه دارد که تعدادی شهید و مجروح به ویژه در سطح فرماندهان گردان، گروهان و دستههای عملیاتی در راه خدا نثار شده ولی همچنان بچهها محکم و استوار و بدون کوچکترین تزلزلی به راه خود تا حصول نتیجه ادامه میدهند.
تماس فرمانده گردان: حاجی جون بگو آتش را روی توپخانه دشمن متمرکز کنند چیزی نمونده که توپخانه دشمن در این محور سقوط کنه. حاجی پس بچههای جناحینمان کی میرسند؛ آتش دشمن از پهلو بچهها رو اذیت میکنه!!
حاج قاسم: «نه مشکلی نیست لشکرهای همجوار هم الحمدلله وضعشان خوبه و دارند به عمق میکشند، مقداری از کارشان گیر کرده انشاءالله حل میشه نگران نباشید شما ادامه بدید اونا هم به حول قوه الهی هماهنگ میشن».
الله اکبر الله اکبر بخشی از توپخانههای دشمن یعنی توپهای 130 میلیمتری رژیم بعث در سمت جنوب غربی قشله سقوط و به دست رزمندگان سپاه اسلام افتاد و بچهها با یک موفقیت دیگری به سمت خور و پایگاه موشکی عراق سرازیر میشوند.
نبرد نیروهای لشکر 41 ثارالله با شدت و حدت بیشتری ادامه یافته و همچنان بر آخرین مواضع عراق یورش برده تا کار را یکسره کنند.
اکنون نیروهای خودی باید پایگاههای واحدهای پشتیبانی عراق را یکی پس از دیگری به سقوط کشانده و سپس منطقه متصرفه را تثبیت کنند.
نیروهای لشکر با تمام توان نبرد را به دو سمت یعنی محور یگانهای سمت راستی جهت کمک به آنها و نیز به سمت چپ و کمک به این طرف که هر دو در منطقهی درگیری بوده و نتوانستهاند همپای لشکر به عمق دشمن برسند.
لشکر 41 ثارالله به حرکت ادامه داده و بخاطر اینکه دور نخورد باید جناحین خود را تأمین کرده و سپس در عمق بسوی خورعبدالله و پایگاه موشکی به پیش روند.
اقدام لشکر برای تکمیل کردن مأموریت یگانهای همجوار در عمق، ضرورت ورود گردانهای دیگر را برای لشکر ثارالله دیکته میکند؛ لذا حاج قاسم که چندی قبل به یکی از گردانهای خود اعلام آمادهباش دادهاست؛ دستور حرکت داده تا خود را برای کمک به یگانهای همجوار و نیز دیگر نیروهای خود به منطقه درگیری برساند.
حرکت گردان در اروند در شرایطی آغاز میشود که بعثیهایی که بارها و بارها در سنگرهای خط مقدم رخنه کردهاند چنان آتشی را بصورت تیرتراش بر سطح اروند اجرا میکنند که نه تنها عبور قایقها را با مشکل روبرو کرده، بلکه میتوان گفت حرکت نیروها را نیز تقریباً متوقف و یا غیر ممکن ساختهاند.
زلزلهای دیگر بر پا شده، آتشی که عراقیها از هر سو، بصورت متمرکز روی نیروهای عمل کننده، قایقهای درون رودخانه و اطراف قرارگاه فرماندهی و واحدهای پشتیبانی کننده میریزند، به مثابه رم کردن گلههای بوفالو یا فیلهایی اشت که زمین و زمان و آسمان را به زیر پای خود به لرزه در میآورد؛ و صدای انفجار گلولهها، زوزه و نفیر گلولههای تیربار، نیز تار و پود آدمی را پاره پاره میکند.
هماکنون بچهها در چند جبهه، یعنی از مقابل، جناحین، و پشت سر (از درون نخلها)، درگیری سنگینی را با عراقیها ادامه میدهند و این در شرایطی است که تدارک آنها از اروند نیز معضلی بر مشکلاتشان افزوده؛ ولی دستیابی به مهمات دشمن و استفاده از دیگر تجهیزات آنها تا حدودی وضعیت را قابل تحمل کرده و هدایت عملیات فرماندهی در تمامی سطوح به ویژه حاج قاسم بگونهایست که بچهها هیچ احساس ضعف یا ناتوانی ندارند.-فکر میکنم در این زمان حملات هوایی با پرواز سورتی بالا نیز آغاز شده است.
الله اکبر الله اکبر از این توکل، انقطاع کامل از هر آنچه غیر حضرت دوست است. اللهاکبر از این شور و شعور و شعف که عشق به لقاءالله آنچنان است که میدان رزم شده میدان بزم!
حاج قاسم در تماس با توپخانه: «بچهها دارند میکشند جلو تا به عمق بروند، آتش دشمن امان نمیدهد؛ باید آتش را متمرکز و با تمام توان بریزید روی نقاط حساس دشمن خصوصاً توپخانه، و سنگرای تیربارچیهای رخنه کرده در خط! اما مراقب باشید روی بجههای خودمون نریزهها؛ عجله کنید که زحمات بچهها به هدر نره! با حداکثر توان به صورت ضد آتشباری عمل کنید. عجله کنید، توپخانه دشمن را که روی نیروها آتش میکند مجال و فرصت حرکت ندید.»
هماهنگی آتش توپخانه، ادوات و... متناسب با حرکت قایق ها، آتش سنگینی را اجرا و عراق را زیر آتش پر حجم خود گرفته تا شاید به توان فرصتی برای عبور قایقها فراهم کرد.
حاج قاسم: همینطور ادامه بدهید؛ خدا قوت ببینم چیکار میکنید؟ یا الله چیزی نمونده تا نتیجه، هرکاری که امکان داره انجام بدید، کار تمومه انشاءالله.
رگبار تیربارهای طرفین نبرد و افزایش آتش توپخانهها بدون وقفه و با شدت بیشتری ادامه دارد.
گروهی از نیروهای خودی چون صاعقه بر روی سنگرهای خط مقدم که از سوی بعثیها رخنه شده بود یورش برده و موفق میشوند قدرت عمل را از آنها گرفته و بلافاصله گردان با عبور از رودخانه به سمت چپ و راست باز شده و یگانهای همجوار را در عمق یاری رسانند.
فشار گردانها-موقعیت بچهها: پشت سرشان اروند، سمت راست لشکرهای خودی و در سمت چپ لشکر خودی و خلیج فارس، در مقابل نیز خور عبدالله و پایگاه موشکی عراق قرار دارد!- بر عراقیها به حدی است که دیگر تاب مقاومت در برابر هجوم خودی را نداشته و به ناچار بخشی از آنها بسوی خور فرار و برخی هم در حین فرار به داخل باتلاقها افتاده و...
راوی: حمیدرضا فراهانی نویسنده و راوی دفاع مقدس
انتهای پیام/