"غارت­گران پرمفسده حقوقی" چه کسانی هستند؟!

در فضایی که معدود افرادی از دست­‌اندرکاران قانون و حقوق، "غارت­گر قانون" باشند، هر چند خیل عظیم سایر حقوقی­‌ها ملتزم به قانون و عدالت باشند (و هستند)، آن­طور که باید و شاید عدالت استقرار پیدا نمی­‌کند و حقوق عامه مراعات نمی‌شود.

گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ علی بهادری جهرمی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس: اظهارات مراجع عظام در دیدار با رئیس قوه قضائیه نکات قابل تامل زیادی داشت. یکی از این اظهارات ظریف، صحبت­‌های آیت­‌الله جوادی آملی در دیدار با حجت­‌الاسلام محسنی اژه­‌ای بود.

این مرجع عالی­قدر به رئیس قوه قضائیه گفتند «گاهی اوقات وکلا با استفاده از مغالطه و تفسیر به مطلوب قانون و با سوءاستفاده از برخی خلاء‌هایِ قانونی حق را ناحق می‌کنند‌؛ این­ها "غارتگران‌ قانون" هستند؛ باید مراقب چنین افرادی در نظام قضایی بود و آنها را شناسایی و با آن­ها برخورد کرد.»

در این باره گفتنی­‌هایی است:

اول این­که این اظهار دقیق و ظریف، اختصاصی به «وکلا» ندارد حتی نمی­‌توان «غارت­گران قانون» را محدود در میان فارغ­‌التحصیلان حقوق معنا کرد؛ هر شخصی با هر میزان از تحصیلات یا هر نوع تخصص ممکن است با بهره­‌گیری از قانون به غارت­گری بپردازد و این امر همچون سایر صنوف، متأسفانه در بین برخی از فارغ­‌التحصیلان حقوق هم که در کسوت­‌های مختلف غیر از وکالت مشغول به فعالیت هستند نیز همچون برخی وکلا، یافت می­‌شود.

روشن است که این امر در میان جامعه­‌ای که بناست متولی و حامی اصلی قانون باشد، قبیح­‌تر است و شاید از همین جهت مورد توجه خاص مراجع قرار گرفته باشد؛ برخی از حقوقی­‌ها که البته کم هستند اما گاهی پر سر‌و‌صدا، با مغلطه و تفسیر به مطلوب قانون، خواسته یا ناخواسته پایه­‌های عدالت را متزلزل می­‌کنند.

این عده، دنیا و آخرت خود و مرتبطانشان را (از موکل گرفته تا کسی که جهت مشورت یا انجام کاری حقوقی به آن­ها مراجعه کرده است) با چنین رویه­‌ای خراب می­‌کنند.

وکلا و حقوقی­‌های واقعی که بسیار زیادند، سربازان حق­ و عدالت­‌اند؛ ایشان از قانون و علم­شان برای احقاق حق و احیای عدالت استفاده می­‌کنند؛ مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در همه فرایندها، از جمله آزمون­‌ها، جذب و آموزش­های ضمن خدمت سعی می­‌کند چنین افرادی را شناسایی کرده و مورد حمایت و توسعه قرار دهد.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که آزمون­‌های تک مرحله­‌ای ــ تستی نمی­‌تواند چنین اشخاصی را شناسایی کند؛ به عبارت دیگر، اعطای پروانه وکالت یا کارشناسی به شخصی که صرفا توانسته حدنصابی را از بین چند ده تست علمی کسب کند، این ضمانت را به دست نمی­‌دهد که همین شخص «غارت­گر قانون» نبوده باشد؛ چه بسا، غارت­گران قانون در بیشتر اوقات از پس چند تست حقوقی هم برمی­‌آیند!

سایر صنوف و نهادهای حقوقی هم باید همین نکته مهم را مدنظر قرار دهند؛ افرادی که قانون را دور نزنند و با مغلطه و مصادره به مطلوب قانون را غارت نکنند باید قاضی، وکیل، کارشناس و ... شوند.

تنها بودن مرکز در این مقوله مهم، مانع از وصول به نتیجه مطلوب خواهد شد؛ به بیانی ساده­‌تر و به‌عنوان یک نمونه، وکیلی که کمک­‌کار احیای عدالت است و مرّ قانون ملاک عمل اوست، در پرونده‌ه­ایی که وکیل مقابل، خدای ناکرده غارت­گر قانون است و عدالت سرلوحه کار وی نیست، نخواهد توانست کار چندانی به پیش ببرد یا این­که لااقل پیشرفت کارش کُند و هزینه­‌زا خواهد بود؛ از قضا غارت­گران قانون، ید طولایی نیز در هیاهو و جنجال رسانه­‌ای یا اعمال فشار در مسیر تشخیص عدالت دارند.

در فضایی که معدود افرادی از دست­‌اندرکاران قانون و حقوق، غارت­گر قانون باشند، هر چند خیل عظیم سایر حقوقی­‌ها ملتزم به قانون و عدالت باشند (و هستند)، آن­طور که باید و شاید عدالت استقرار پیدا نمی­‌کند و حقوق عامه مراعات نمی‌شود.

مفسده دیگر وجود غارت­گران قانون که نمی­‌توان هم به سادگی از کنار آن گذشت، این است که عده­‌ای انگشت­‌شمار اما پرحاشیه، چهره جامعه خدوم و قاطبه­ حقوقی­‌های دوست­دار عدالت را مخدوش می­‌کند؛ مبارزه با غارت­گران قانونی که کم هستند اما پرمفسده، نیازمند عزمی همگانی است.

از همین رو باید فرآیندهای انتظامیِ درون صنف نسبت به این مسائل حساس شده و مقتدرانه عمل کند تا از اکثریت مطلق پاکدست صنف حفاظت و آبروداری کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط