نژادپرستی صهیونیسم؛ پاسخ به یک پارادوکس
معنای برتری مشروط بنیاسرائیل در زمان خود این نیست که نسل آنها تا قیامت هرگونه که باشند برگزیده خدا هستند که سخنی خلاف صریح عقل و آموزههای همۀ ادیان الهی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در تورات آمده است که بنیاسرائیل قوم برگزیدۀ خدا هستند، در قرآن نیز این مطلب آمده و تأیید شده است، بنابراین آیا نباید گفت؛ نژادپرستی صهیونیزم ریشه در وحی الهی دارد و نمیتوان به صهیونیستها ایراد گرفت؟
از سوی دیگر چگونه خداوند یک قوم را بر دیگر انسانها برتری میدهد و به این ترتیب برتری نژادی را تأیید میکند، در صورتی که همان وحی تنها ملاک برتری را تقوا میداند؟
این پارادوکس را چگونه باید حل کرد؟
محمد فنایی اشکوری، استاد فلسفه و کلام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و پژوهشگر فلسفه و عرفان تطبیقی، در پاسخ به این سؤال تسنیم میگوید:
مهمترین نکتهای که در تفکر یهودی باید اصلاح شود خودبرتربینی قومی و دینی این طایفه است که در صهیونیسم بهصورت نژادپرستی خطرناک در آمده است. از نظر یهودیان حضرت موسی(ع) بزرگترین پیامبر است و دین او از ازل تا ابد برترین دین است (ابنمیمون، دلالة الحائرین، ص415). قوم بنیاسرائیل قوم برتر و برگزیده است و یهودیان فرزندان خاص خدا هستند. برخی از متون کابالایی تا آنجا رفتهاند که تأکید میکنند روح یهودیان از روح انسانهای دیگر متفاوت است. آنها غیریهودیان را دونپایه میدانند و از آنها با تعبیر تحقیرآمیز "جنتیل" یاد میکنند که مفهومی نزدیک به بتپرستی دارد، البته این باورها ریشه در کتابهای مقدس یهودی دارد.
از نگاه اسلامی گرچه در اصالت وحی موسوی و اینکه حضرت موسی(ع) از پیامبران بزرگ و اولوالعزم الهی است تردیدی نیست، اما کتابهای مقدس یهودی موجود مصون از دستبرد و تحریف نبوده است و عمدۀ آنها توسط افراد خود این قوم در مدتی بسیار طولانی تهیه و تدوین شده است. آنان برای مقابله با فرعونیان و بعدها در برابر فشارهای رومیان و مسیحیان و برای حفظ موجودیت و هویت قومی و دینی و تقویت همبستگی خود بر برگزیدگی و برتر بودن خود اصرار داشتهاند، امری که تدریجاً به نژادپرستی افراطی منتهی شد و بهدست صهیونیستها ایدئولوژی نژادپرستی و بهانهای برای اشغال و جنایت علیه مردم مظلوم فلسطین گردید.
اما آنچه در اصل کتاب مقدس آمده است و قرآن کریم هم به آن اشاره دارد برگزیدگی مشروط است که امری معقول است و اختصاصی به قوم یهود ندارد. در سفر خروج آمده است: "و اکنون اگر آواز مرا فیالحقیقه بشنوید، و عهد مرا نگاه دارید، همانا خزانه خاص من از جمیع قومها خواهید بود؛ زیرا که تمامی جهان، از آن من است. و شما برای من مملکت کهنه و امت مقدس خواهید بود." (خروج19:5) برتری آنها تا وقتی است که پایبند به عهد الهی باشند. قرآن کریم نیز میفرماید: "ای فرزندان اسرائیل، نعمتی که من بر شما ارزانی کردم یاد کنید و من شما را به جهانیان برتری دادم." (البقره/47)، این برتری البته مشروط است و مشروط بودن به این معناست که هرکس که دارای این شرط باشد او برتر است. "ای فرزندان اسرائیل، نعمتهایم را که بر شما ارزانی داشتم بهیاد آورید و به عهد خود وفا کنید تا من نیز به عهد خود وفا کنم". (البقرة/40)
در بینش الهی هرکسی که دارای ایمان و تقوا باشد بر دیگران فضیلت دارد. طبق آیهای از تورات که میگوید خداوند آدم را بهصورت خود آفرید، انسان بر دیگر موجودات زمین برتری دارد؛ چرا که او تنها موجودی است که بهصورت خدا آفریده شده است. قرآن هم میفرماید خداوند به آدم اسماء را تعلیم داد و به بنیآدم کرامت بخشید و او را خلیفه خود قرار داد، همچنین طبق تعالیم کتابهای آسمانی، میان انسانها هر فرد و جمعی که اهل ایمان و تقوا باشد نزد خدا گرامیتر است، این برتری مشروط به ایمان و تقواست و ربطی به قومیت و حتی صرف تعلق به یک دین ندارد، در قرآن کریم این گونه مضامین تکرار شده است. خداوند به مسلمانان میگوید: وَلاتَهِنوا وَلاتَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنینَ (آلعمران/139) و سست نشوید و غمگین نگردید، شما برترید، اگر ایمان داشته باشید! در اینجا از برتری مشروط سخن میگوید.
ایمان ملاک برتری است، هرکس که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد نزد خداوند از دیگران برتر است. انسانها همه از پدر و مادر واحد هستند که بهصورت نژادها و طایفههای گوناگون درآمدهاند، اما کسانی که باتقواترین هستند نزد خداوند گرامیتر هستند. یَاأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ. (الحجرات/13) آیه کریمه صریحاً هر نوع برتری نژادی و قومی را نفی میکند و تنها ملاک ارزشمندی را تقوا یعنی ایمان و عمل صالح میداند. بنیاسرائیل خود را فرزندان خدا میدانند، اما قرآن تأکید دارد که خدا فرزند ندارد، چه بنیاسرائیل باشد، چه عیسی و چه ملائکه. پس آنچه تورات و قرآن و عقل حکم میکند برتری مشروط است، نه برتری نژادی و خونی و اعتقاد به برتری نژادی سوءفهم است.
بنابراین هرجا در منابع معتبر دینی سخن از "خیر امّة"، "امّت مرحومه"، "فرقه ناجیه" و مانند آن دیده شود، تأکید بر این است که ملاک برتری حقمداری است. هر گروه و دسته و جمعیتی که حقمدار باشد شریف است و آن که حقمدارتر است شریفتر است. لشکر ابنزیاد که در ظاهر مسلمان بودند اما با حضرت امام حسین(ع) جنگیدند، هرگز متعلق به بهترین امت یا امت مرحومه نبودند، بلکه قطعاً از طائفۀ خبیثه و ملعونه بودند.
بنیاسرائیل در زمان حضرت موسی یکتاپرست و پیرو دین خدا بودند و در برابر فرعونیان و بتپرستان زمانشان قرار داشتند و به این جهت نزد خداوند برتر بودند، این امر در حقیقت نفی برتری نژادی است، زیرا معیار را حقمداری میداند. خداوند بهخاطر نعمتهایی که به این قوم داد، مانند ارسال رسولان و شریعت، نجات از سلطۀ فرعونیان، و نعمتهای مادی، آنها را در زمان و محیط خودشان نسبت به دیگران برتری داد. خداوند بر آنها منت مینهد که چنین نعمتهایی را به آنها ارزانی داشته است و البته تا هنگامی که اهل ایمان و قدردان این نعمتها باشند نسبت به کسانی که چنین نیستند برتری خواهند داشت، اما چنین نشد و آنها ناسپاسی و طغیان کردند و در نتیجه این منزلت را از دست دادند.
در عهد عتیق خطاب به بنیاسرائیل میگوید: "زیرا که ایشان قوم گمکرده تدبیر هستند و در ایشان بصیرتی نیست. کاش که حکیم بوده، این را میفهمیدند و در عاقبت خود تأمل مینمودند". (تثنیه/32:28)، در قرآن کریم نیز به عهدشکنی بنیاسرائیل اشاره شده است؛ "ما از فرزندان اسرائیل سخت پیمان گرفتیم و بهسویشان پیامبرانی روانه کردیم؛ هر بار پیامبری چیزی خلاف دلخواهشان برایشان آورد گروهی را تکذیب میکردند و گروهی را میکشتند." (المائده/70)، بنابراین معنای برتری مشروط بنیاسرائیل در زمان خود این نیست که نسل آنها تا قیامت هرگونه که باشند برگزیده خدا و برتر از دیگران هستند که سخنی خلاف صریح عقل و آموزههای همۀ ادیان الهی است.
صوتی منتشرنشده از علامه محمدرضا حکیمی درباره "صاحبدل بودن"
دولت روحانی در همه شاخصهها غیرفرهنگی بود / نقش پدرانه دولت برای اهالی فرهنگ و هنر احیا شود
انتهای پیام/+