آشنایی با شهدای زنجان|ایستادگی در برابر گلوله‌های دشمن برای تزکیه نفس/ مهمترین دلیل برای مقابله دشمن + عکس

آشنایی با شهدای زنجان|ایستادگی در برابر گلوله‌های دشمن برای تزکیه نفس/ مهمترین دلیل برای مقابله دشمن + عکس

همزمان با برگزاری اولین کنگره بزرگداشت شهدای استان زنجان، خبرگزاری تسنیم، مطالبی را در راستای آشنایی هرچه بیشتر با شهدای والامقام این استان منتشر می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید حاج میرزاعلی رستم‌خانی در فروردین ماه سال 1332 در یکی از روستاهای توابع شهرستان زنجان به نام علی‌آباد چشم به جهان گشود. دوران کودکی خود را در محیط روستایی که آکنده از فقر و محرومیت بود به سرکرد و در دوران نوجوانی پا به میدان تحصیل علم و دانش نهاد. او علاوه بر تحصیل، یار و یاور پدرش در امر کشاورزی بود. تحصیل او مدت زیادی ادامه نیافت و به علت نبود امکانات و کمبود مالی تحصیل خود را ناتمام گذاشت.

شهید رستم‌خانی بعد از مدتی به خدمت سربازی اعزام شد و توانست در خدمت سربازی پایانامه‌ی هوابردی را اخذ کند. بعد از اتمام سربازی در شهرستان زنجان مشغول به کار شد. وی علاقه‌ی خاصی به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت داشت و در تمامی مراسمات عبادی و سیاسی و عزاداری شرکت می‌جست. در شکل‌گیری انقلاب اسلامی نقش مهم و بسزایی داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی جزء تشکیل دهندگان سپاه زنجان بود. شهید بزرگوار همزمان به تجاوز عراق به میهن اسلامی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور یافته و باقی عمر خود را در میادین جبهه گذرادند.

شهید بزرگوار در یگان‌های مختلف سپاه خدمت صادقانه داشت؛ برایش مطرح نبود که در چه لشگری باشد. بلکه عمده مسئله مکتب و پیشبرد آن بود. برای نمونه در لشگر 7 ولیعصر(عج)، لشگر 17 علی بن ابیطالب(ع)، لشگر 8 نجف و لشگر 31 عاشورا خدمت کرده‌است و در هر یک از این یگان‌ها با مسؤلیت‌های متفاوت خدمت صادقانه کرده‌است و رزم با بعثی‌ها را سرلوحه برنامه خود کرده است.  آخرین مسؤلیت ایشان فرماندهی تیپ در لشگر 31 عاشورا بود.

     او با شرکت در عملیات بدر همراه با همرزم شهیدش محمد ناصر اشتری شهادت در راه خدا را بر زندگی دنیوی ترجیح داده و به ملکوت اعلی پیوست. شهید بزرگوار حاج میرزاعلی رستم خانی چهار فرزند از خود به یادگار گذاشت.

شهید , دفاع مقدس ,

* خاطراتی چند از سردار شهید علی رستم خانی       

1- همسرشهید:

  شهید بزرگوار همیشه در جبهه بودند و کم به خانه می‌آمدند مگر ماموریتی پیش می‌آمد که به زنجان بیایند و وقتی که به زنجان می‌آمدند در خانه صوت قرآن ایشان فضای خانه را نورانی می‌کرد و به ما هم سفارش می‌کردند، قرآن بخوانید و پیرو آن باشید، به نماز هم خیلی اهمیت می‌دادند و می‌گفتند دنبال نماز باشید و وقتی که زمان اذان می‌شد ما را بیدار می‌کردند و می‌گفتند آنهایی که خواب هستند را بیدار کنید تا نمازشان را بخوانند و همیشه می‌گفتند کارهایی که انجام می‌دهید همیشه برای خدا باشد و قدمی که برمیدارید در راه خدا باشد و سفارش می‌کردند به دیدار خانواده ی شهدا بروید.

2- ادریس رستم خانی برادر شهید:

در جبهه بارها و بارها از جاهای مختلف، مجروح شده بودند بدون اینکه کسی از آن مطلع شود، در یکی از حملات از ناحیه شکم  و کبد شدیداً مجروح و به بیمارستان ایران مهر تهران اعزام شده بودند بعد از مدتی با اطلاع همرزمانش به بیمارستان مراجعه کردم،دکتر معالجش (دکتر کشاورز) می‌گفت معجزه شده و امیدی به زنده ماندنش نبود ولی الحمدلله عمل موفقیت‌آمیز بوده است. بعد از بهبودی مجدداً به جبهه اعزام شدند و در عملیات‌های دیگری از قبیل (حصر آبادان، فتح‌المبین، محرم، رمضان، بدر) شرکت کردند و مواقع مرخصی هم اکثر اوقات در سپاه بودند.

شهید , دفاع مقدس ,

3- مادر شهید:

میرزا علی هنگامی که بچه بود خیلی به نماز و روزه علاقه داشت در حالی که هنوز سن و سال او بسیار کم بود ولی می‌گفت من باید نمازم را بخوانم. معلم‌های او نیز به او علاقه زیادی داشتند و به تحصیل اهمیت زیادی می‌داد و هنگامی که به سربازی رفت، در عرض  2 سال تنها یک بار به مرخصی آمد. در زمان جنگ نیز بسیار فعال بود، یک روز به مرخصی آمد و گفت وای حمله خواهد شد و دوستانم ماندند گفتم میرزا علی تو قرار است در هر حمله ای آنجا باشی گفت مادر من باید در هر حمله در آنجا باشم تا زمانیکه نفس دارم باید بروم.

4-پدر شهید رستم خانی:

  بنده نمی‌دانستم میرزاعلی در جنگ چه مسؤلیتی در جنگ دارد و هنگامی که به جبهه رفتم دیدم که او فرمانده تیپ است، خیلی زحمت کشید و خیلی زخمی شد. به او می‌گفتم بیا یک زندگی درست کن یک خانه درست کن، یک زمین درست کن، در جواب می‌گفت اگر ما پیروز نشویم من هیچ کاری انجام نخواهم داد، خداوند کریم است.

5- همرزم شهید، سردار حاج منصور عزتی:

در عملیات بدر آتش دشمن بسیار سنگین بود. طوری که هیچکس توان حرکت نداشت بر اثر آتش دشمن، همه جا تاریک شد و دود آتش همه جا را فرا گرفت. لحظات بسیار سختی بود. من به چهره حاجی خیره شده بودم؛ داشت با بی‌سیم صحبت می‌کرد. تماس رادیویی قطع شد. حاجی لحظاتی نشست و شاهد آتش بی‌امان دشمن  بود. بطور غیر قابل تصور حاج میرزا علی یک دفعه بلند شد و سرپا ایستاد و خود را در معرض آتش و ترکش‌ها قرار داد. هر چی اصرار کردیم حاجی بنشین ،گوش نکرد. بعد از مدتی که آتش دشمن کم شد رو به او کردم و گفتم حاجی این چه کاری بود که کردی و او در جواب من گفت: منصور یکدفعه احساس کردم که آتش دشمن می‌خواهد عزمم را بشکند و روحیه‌ام را نابود کند، لذا با این کار خواستم با آن مقابله کنم. این واقعه در عصر روزی اتفاق افتاد که حاجی شب آن روز به شهادت رسید.شهید , دفاع مقدس ,

 

* وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

مردم سلحشور ایران نشان دادند که یک ملت اگر چه در ظاهر ممکن است ضعیف باشد ولی با تکیه بر مکتب بزرگ اسلام می‌تواند در برابر جانیان شرق و غرب قد علم کند. مردم شهید پرور نشان دادند یک ملت با تکیه بر اسلام می‌تواند در برابر یک دنیا دشمن ایستادگی کند. مردم مسلمان ایران به دنیای استکبار فهماندند که سلاح‌های گوناگون آنها در برابر سلاح الله‌اکبر مسلمانان یارای مقابله ندارد.

هشدار بر توای برادر مسلمان  و ای مردم مستضعف جهان، بدانید و آگاه باشید چپاولگران شرق و غرب و دیگر نوکران جیره بگیر آنها  و این کوردلان بر علیه شما مسلمانان در درجه اول و بعد برای سرکوبی مستضعفین تمام کرده‌اند. اگر آگاه و هوشیار نباشید و جلوی تجاوز آنها را نگیرید بدانید همه شما را از بین خواهند برد و تا عمر دارید باید خون بدهید. ای کسانی که در خانه نشسته‌اید و بهانه زن و فرزند و مشکلات را پیش می‌کشید آیا از آوارگی‌های مردم فلسطین و لبنان عبرت نگرفته‌اید؟

 ای گروهک‌های چپ و راست بخود آیید و از نادانی دست بردارید و اگر به حرف امام و مردم گوش نمی‌کنید از دوستانتان و از رهبران خودتان عبرت بگیرید اگر نخواستید بفهمید به قول امام عزیز با این موج خروشان حرکت کنید اگر خلاف آن حرکت کنید دست و پایتان خواهد شکست.

انا لله و انا الیه راجعون 16/6/1362    

میرزا علی رستم خانی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران