ماجرای درخواست رندانه براتیپور برای شعرخوانی مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان
یک بار در اواخر جلسهای که البته تعداد محدودی هم در آن شرکت داشتند ایشان پرسیدند چند نفر دیگر باقی ماندهاند که هنوز شعر نخواندهاند؟ من عرض کردم کلا سه نفر، پرسیدند چه کسانی؟ گفتم: اول حضرتعالی!...
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جلسات سالیانه شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری که در شب ولادت امام حسن مجتبی (ع) در نیمه ماه مبارک رمضان برگزار میشد؛ یکی از رویدادهای چشمگیر و پربازده ادبی بود که از جهات متعددی اهمیت داشت و دارد.
نخست این که شاعران پیشکسوت و جوان این فرصت را پیدا میکردند که سرودههای جدید خودشان را به صورت بلاواسطه در حضور مردی بخوانند که در کنار مراتب والای علمی و فقهی و سیاسی، خود ادیبی چیرهدست و منتقدی خبره نیز هست و اگرچه به جز چند نمونه معدود، سروده دیگری از ایشان در دست نیست اما همان چند نمونه محدود هم گواهی روشن از طبع وقّاد و ذهن خلاق ایشان است اما شاید مهمتر از این نکته، واکنشهای ادیبانه و البته صمیمانه مقام معظم رهبری به شعرها و شعرخوانان جلسه باشد که اگرچه غالبا به شکل «کامنت»هایی کوتاه پای هر شعر گذاشته میشود اما از جذابیت و اهمیت ویژهای برخوردار است که در کنار بیانات غالباً مختصر ایشان در پایان هر جلسه، میتواند ترازنامهای دقیق از وضعیت شعر و ادبیات یکساله کشور به دست دهد.
امسال که برای چندمین سال پیاپی این جلسات سالیانه شعرخوانی در حضور رهبر انقلاب به دلیل شیوع ویروس کرونا لغو شد؛ تصمیم گرفتیم که تاریخچه و روند شکلگیری این جلسات را از زبان عباسعلی براتیپور مرور کنیم.
براتیپور از اعضای حلقه نخست شاعرانی است که در سالهای آغازین پیروزی انقلاب به جلسات شعر مقام معظم رهبری راه یافت و به مدت 13 سال مسئولیت اداره این جلسات را بر عهده داشت.
او در این گفتوگو از خاطرات خودش از شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری میگوید:
*آقای براتیپور! در ابتدا لطفا کمی در مورد سابقه آشنایی خودتان با مقام معظم رهبری بفرمایید.
خب آشنایی بنده با ایشان به سالها قبل از انقلاب برمیگردد. من از سال 1346 تا 1349 که محل خدمتم در مشهد بود در انجمن ادبی فردوسی که ریاستش بر عهده استاد مرحوم سرگرد عبدالعلی نگارنده بود و در منزل شخصی ایشان هم برگزار میشد، شرکت میکردم و حقیقتا هم فضای آنجا همان طوری بود که آقا اشاره کردند، یعنی یک اتاق کوچک که دورتا دورش میز و صندلی گذاشته بودند و در گوشه اتاق هم میزی بود که بر روی آن سماور و بساط چای خوردن فراهم بود، افرادی هم که در آن مراسم شرکت میکردند، خیلی محدود بودند و شاید به 15 نفر هم نمیرسیدند آقا آن زمان قم بودند و هر زمان که به مشهد تشریف میآوردند در آن جلسه شرکت میکردند و انصافا جلسه پرباری بود و خیلی از شاعران برجسته مثل مرحوم دکتر قاسم رسا که ملکالشعرای آستان قدس آن زمان بود، استاد کمالپور، مرحوم قدسی و دکتر شفیعی کدکنی به این جلسه میآمدند و شعر میخواندند.
* آقا هم در این جلسات شعرهایشان را قرائت میکردند؟
ـ بله. ایشان از همان زمان به طور جدی در زمینه شعر فعالیت داشتند و خیلی هم حاضرالذهن بودند و طبع نقادانهای داشتند.
*با توجه به اینکه شما جزء گروه اول شاعرانی هستید که در سالهای پس از انقلاب به جلسات شعر مقام معظم رهبری راه پیدا کردند خاطرتان هست که این جلسات در ابتدا به چه صورتی و در کجا برگزار شد؟
بله همان طور که اشاره کردید بنده این توفیق را داشتهام که از سالهای 69، 70 به طور مرتب در این جلسات شرکت کنم البته جلساتی که در آن سالها برگزار میشد خیلی خصوصیتر بود و مثل امروز انعکاس رسانهای و مطبوعاتی هم نداشت. هر سال یک تعداد از شاعران از طرف دفتر مقام معظم رهبری به این جلسات دعوت میشدند و شب بسیار خوبی را در کنار رهبری به شعرخوانی میپرداختند. پیش از این دیدارها هم جلساتی بود که تعدادی از شاعران شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد در آن شرکت میکردند و گویا جلساتی هم در منزل استاد حمید سبزواری برگزار میشده که مقام معظم رهبری به تناوب در آن شرکت میکردهاند؛ بعدها به مرور زمان این جلسات شکل منظمتر و عمومیتری به خودش گرفت و قرار شد که به شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) در نیمه ماه مبارک رمضان موکول شود.
*مقام معظم رهبری هم در آن جلسات سالهای اولیه شعرخوانی داشتند یا صرفا استماع میکردند؟
البته ایشان در مورد هر شعری که خوانده میشد، صحبت میکردند و نظر خودشان را میدادند اما یادم نمیآید که ایشان هم شخصا شعرخوانی کرده باشند تنها یکی از شبها پیش از شروع جلسه از طرف دفتر به ما اطلاع دادند که قرار است بعد از پایان جلسه رسمی، جلسه خصوصیتری با حضور برخی شاعران برگزار شود که در آن جلسه من، استاد مهرداد اوستا، آقای علی معلم دامغانی مرحوم محمود شاهرخی و آقای صادقی رشاد حضور داشتیم و رفتیم در اتاق دیگری نشستیم و مجدداً شعرخوانی کردیم و یادم هست که آقا هم دفتر کوچکی از جیب بغلشان در آوردند و سه غزل بسیار عالی قرائت کردند. من تنها یک مصرع از شعر ایشان در خاطرم مانده به این مضمون که «گلگون شود می در شیشه ما» و بعدها هم حجتالاسلام صادقیرشاد به استقبال آن شعر رفتند و آن را تضمین کردند.
*مدیریت این جلسات در آن سالهای اولیهای که اشاره کردید به شکل محدود و در سکوت خبری برگزار میشد، برعهده چه کسی بود؟ آیا اساسا این جلسات به همین شکل و سیاق امروزی برگزار میشد؟
بله. کلیت جلسه همین چیزی بود که امروز هم هست فقط در جای محدودتر و به شکل خصوصیتری برگزار میشد و خود من هم به مدت 13 سال مدیریت آن جلسات را برعهده داشتم اما بعدها دوستان به این نتیجه رسیدند که اداره جلسات را به شخص دیگری واگذار کنند و نوبت ما هم به پایان رسید.
*آقای براتیپور! مشهور است که مقام معظم رهبری به سبک هندی تعلق خاطر خاصی دارند و شعرهایی هم که در این سبک و سیاق در محضر ایشان خوانده میشود، بیشتر مورد توجه و عنایت ایشان قرار میگیرد، آیا شما هم این مساله را تایید میکنید.
بله همین طور است. ایشان حتی در سالهای پیش از انقلاب هم که در جلسات شعر مرحوم نگارنده در مشهد شرکت میکردند، عمده شعرهایی که قرائت میفرمودند در همین سبک بود و بیشتر هم همین شیوه را پی میگرفتند. البته به اعتقاد من آشنایی و صمیمیت فراوان ایشان با مرحوم استاد عبدالکریم فیروزکوهی هم در این مساله بیتاثیر نبوده است. چون قرابت ایشان با استاد فیروزکوهی بسیار زیاد بود و حتی پس از مرگ او مقام معظم رهبری در پیامی که به مناسبت در گذشت آن مرحوم دادند لقب سیدالشعرایی را به ایشان اعطا کردند.
البته به طور حتم رهبری در سبکهای دیگر هم غزل گفتهاند اما توجه عمده ایشان بیشتر معطوف به همین سبک هندی است و حتی در صحبتهای دقیقی هم که در حدود یک دهه قبل ایراد فرمودند به صائب، کلیم کاشانی و به ویژه واعظ قزوینی اشاره کردند. خب شاید کسی واعظ قزوینی را مثل صائب تبریزی نشناسد و حتی برخی اساتید ما هم شعری از او نخواندهاند اما واعظ از بهترین شاعران سبک هندی است و غزلهای بسیار خوبی در این سبک دارد که من آنها را مطالعه کردهام اما در مورد همین مساله تعلق خاطر حضرت آقا به سبک هندی خاطرم هست یک سال مرحوم آقای حمید سبزواری شعری در محضر ایشان خواندند که آقا فوراً عکس العمل نشان دادند و فرمودند: به سبک هندی وارد شدهاید آقای حمید! و تازه بعد از این اشاره ایشان بود که ما متوجه ظرافت شعر سبزواری شدیم.
*جنابعالی که سالها مسئولیت اداره جلسات شعر محضر مقام معظم رهبری را برعهده داشتهاید، آیا تا به حال از ایشان تقاضایی در جهت انتشار شعرهایشان نکردهاید؟
خود من زمانی که در سال 1374 کانون شعرای جانباز را در بنیاد جانبازان راهاندازی کرده بودم، دو مجموعه شعر از شاعران جانباز گردآوری کردم که وقتی جلد اول آن منتشر شد پنج غزل از مقام معظم رهبری را در ابتدای آن آوردم و وقتی خدمتشان رسیدم و کتاب را تقدیمشان کردم عرض کردم: آقا پنج غزل از حضرتعالی تیمّناً در ابتدای مجموعه آوردهام ایشان با تعجب گفتند: از کجا اینها را گیر آوردی؟ گفتم: به هر جهت دوستان به ما رساندند. وقتی هم که دومین مجموعه منتشر شد باز سه غزل جدید از ایشان را در ابتدای کتاب آوردم و به خودشان هم تقدیم کردم.
*این شعرها را از چه طریقی به دست آوردید؟ آیا در مطبوعات ادبی پیش از انقلاب منتشر شده بودند؟
من اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم و نمیدانم که این شعرها در مطبوعات آن زمان منتشر شده یا خیر البته تا حالا چنین چیزی نشنیدهام اما من این شعرها را از طریق برخی دوستان که در جلسات ادبی مشهد شرکت داشتند و در آنجا شعرخوانی میکردند به دست آوردم.
*هر ساله بخشی از امیدواری شاعرانی که در این جلسه شرکت میکنند این است که حضرت آقا هم شعری از خودشان قرائت کنند، آیا تا به حال از طرف شما یا دیگران اصراری هم در این زمینه به ایشان شده است؟ اگر شده واکنش ایشان چه بوده است؟
خود من تا زمانیکه مسئولیت جلسات را برعهده داشتم گاهی با رندی از ایشان درخواست شعرخوانی میکردم مثلا یک بار در اواخر جلسهای که البته تعداد محدودی هم در آن شرکت داشتند ایشان از من پرسیدند چند نفر دیگر باقی ماندهاند که هنوز شعر نخواندهاند؟ من عرض کردم کلا سه نفر ماندهاند، پرسیدند چه کسانی گفتم: اول حضرتعالی و بعد از آن هم آقای معلم و خود بنده، ایشان لبخندی زدند و فرمودند که نه! من که نمیخوانم ولی آقای معلم و خودتان بخوانید.
واقعاً رفتار ایشان با ما در این جلسات دوستانه بود یعنی ما هرگز فکر نمیکردیم که در محضر مقام معظم رهبری هستیم این به جای خودش محفوظ بود و حرمت و احترام جلسه هم حفظ میشد اما رفتار، رفتار دوستانهای بود. من حتی وقتی ایشان از شعر خواندن استنکاف فرمودند باز عرض کردم به هر جهت دوستان انتظار دارند که شعر شما را هم بشنوند اما گفتند نه، باشد برای بعد و با سر هم اشاره کردند که نه! دیگران بخوانند و ما استفاده کنیم.
*تا پیش از همهگیری ویروس کرونا که این جلسات شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب گستردهتر بود و انعکاس رسانهای هم داشت، این واقعه به یکی از رویدادهای ادبی مهم در کشور تبدیل شده بود، به نظر شما فرمایشات رهبری در این جلسات چه تاثیری در جریان ادبی کشور داشته است؟
من این را بدون مداهنه عرض میکنم که چون حضرت آقا اهل تحقیق و اهل نظر هستند و از سالهای جوانی به موازات دروس حوزوی با شعر و شاعران مانوس بودهاند و آثار شعری و به طور کلی ادبی را به طور دقیق مطالعه کردهاند، به طور قطع فرمایشاتشان راهگشاست. این از بختیاری ماست که رهبر معظم انقلاب در کنار سایر خصایص ممتازی که دارند، یک ادیب فرزانه هم هستند و دوست و دشمن به این مسأله اذعان دارند.
ایشان در یکی از دیدارهای شاعران با رهبری، اشاره کردند که به کیفیتی شعر بگویید که قابل فهم باشد، خب این خیلی مهم است و اگر مورد توجه قرار بگیرد میتواند راه تازهای در ادبیات ما باز کند اما در مجموع فرمایشات رهبری ناظر به این است که حرمت و قداست شعر حفظ شود و دامن پاک ادبیات آلوده به مسائل شهوانی و الفاظ مستهجن نشود ایشان سالهای قبل هم اشاره میفرمودند که از کلمات کوچه بازاری در شعر استفاده نکنید. به اعتقاد من اگر شاعران به این نصایح مشفقانه عمل کنند و آنها را نصب العین خودشان قرار دهند، هنرشان اعتلای بیشتری پیدا خواهد کرد.
*به نظر شما هدایت و ارشاد کلی مقام معظم رهبری، تا امروز انعکاس روشنی در میان شاعران کشور داشته است؟
100 درصد! کسانی که نصیحت نیوش هستند و آقا را هم دوست دارند، به این فرمایشات عمل میکنند کما اینکه تا امروز هم عمل کردهاند و اگر کسی در این زمینه پژوهشی انجام دهد، میتواند مصداقهای آن را به روشنی مشخص کند.
*اجازه بدهید سوالم را به صورت دیگری مطرح کنم، فرمایشات و نقدهایی که رهبری در این سالها درباره شعرهای شخص شما و یا شاعران دیگر مطرح کردهاند، تاثیری در جهتگیری فعالیتهای شاعرانه شما به طور اخص و جریان شعری کشور به طور عموم داشته یا خیر؟
بله، دقیقا! حالا من بیشتر راجع به شخص خودم حرف میزنم و عرض میکنم که من هر زمان که صحبتهای ایشان را میشنوم و یادداشت برمیدارم سعی میکنم خط مشی شعری خودم را به کیفیتی انتخاب کنم که در آن مسیر باشد. در واقع انتظاری هم که خود آقا دارند همین است یعنی میفرمایند در مسیر دستاوردها و آرمانهای انقلاب کار کنید و شعر بگویید و در این معنا گمان میکنم مجموع رهنمودهای رهبری انعکاس خوبی در جامعه ادبی کشور داشته و دارد.
*شما از این جلسات خاطره مشخصی دارید که در ذهنتان نسبت به سایر اتفاقات و وقایع پررنگتر باشد؟
بله! هیچ وقت فراموش نمیکنم که یک سال حضرت آقا سرمای سختی خورده بودند و تب داشتند. در آن سال نیمه ماه مبارک رمضان هم مصادف بود با فصل زمستان و هوای سردی بود ما نماز جماعت را به امامت حجتالاسلام محمدی گلپایگانی خواندیم و بعد از صرف افطار ایشان گفتند که آقا کسالت دارند، شما جلسه را شروع کنید شاید ایشان هم بعدا تشریف بیاورند. من در جایی که نشسته بودم درست رو به روی در بود، نم نم بارانی هم میآمد که یک باره متوجه شدم یک عده در اطراف آقا دارند از پلهها پایین میآیند. من توجهم جلب شد و دقت کردم دیدم حضرت آقا یک عبای مستعمل انداختهاند روی عمامهشان و عبا را هم دور خودشان پیچیدهاند و دارند به سمت ما میآیند، وقتی وارد اتاق شدند و عبا را از روی سرشان برداشتند من به چهره ایشان نگاه کردم و دیدم که خیلی بیحالاند و وضعیت جسمی خوبی ندارند.
ایشان آمدند روی صندلی نشستند و به من اشاره کردند که شروع کن! من هم بعد از عرض سلام و تشکر گفتم میخواهم جلسه را با یک دعا آغاز کنم و آن اینکه انشاءالله زمانی که ما خواستیم جلسه را ترک کنیم آقا هم با سلامتی کامل از جلسه خارج شوند و این مختصر کسالتی که دارند برطرف بشود و از شاعران هم خواستم که برای سلامتی ایشان صلواتی ختم کنند، یک باره جمع صلوات بلندی از ته دل فرستادند و جلسه شروع شد. همین طور که شاعران رفته رفته شعرهایشان را میخواندند دیدم که آقا هم به صحبت آمدند و کمکم انگار اصلا فراموش شد که ایشان کسالت دارند و اصلا تب هم دارند و بحمدالله جلسه با خوبی تمام شد. من حتی یادم هست که در پایان جلسه از ایشان خواهش کردم که اگر اجازه بدهید ما یک عکس دسته جمعی هم با شما بگیریم و ایشان قبول کردند و گفتند عیبی ندارد. البته عکس این جلسه هم هست و گویا از طرف حوزه هنری تکثیر هم شده باشد.
انتهای پیام/