تاملی در مفهوم خویشتن داری
مفاهیم اخلاقی شامل الفاظ متعدد و کاربردهای متنوع است. از سوی دیگر معنی خلق، سرشت و رفتار پسندیده است. خویشتنداری از اساسیترین مفاهیم اخلاقی است که در جامعه ما وجود دارد و در فرهنگ دینی مترادف با تقوا است.
خبرگزاری تسنیم - زهرا میرزائی دکترای مطالعات زنان
تقوا در نظام فکری الهی ملاک برتری انسانها بوده و حلقه اتصال بین بسیاری از ارزشهای انسانی است تا جایی که بدون تقوا بسیاری از اعمال و مناسک دینی فرد مقبول نخواهد بود. خویشتن داری در قرآن به معنی حلم و همراه با مهمترین کلید واژه قرآن یعنی ایمان است. ایمان از ریشه امن به معنی آرامش و خلاصی از ترس و اندوه است. این رهایی نتیجه پذیرش دستور خداوند و آرامش یافتن روان است. در آیه 112 سوره بقره آمده است که کسانی که خود را تسلیم خداوند کنند و نیکوکار باشند، پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.
خویشتنداری همچنین به عنوان یک فضیلت اخلاقی در فرهنگ ایرانی به معنی عفاف، زهد، کنترل نفس، حلم، بردباری، تمالک نفس، خودداری از شهوت و پرهیزکاری است؛ که خودداری کرده و خویشتن را از شهوات حفظ و پرهیزکاری میکنند (فرهنگ دهخدا و عمید). از سوی دیگر در دانش روانشناسی خویشتنداری توانایی انتخاب پاداش بزرگتر و با تاخیر، در مقابل پاداش کوچکتر و بدون تاخیر است.
در کنار خویشتنداری آرامش روان مطرح است که حالت خاصی همراه با آسودگی خاطر، ثبات و هماهنگی تپش قلب است و این حالت شخص را در برابر رویدادهای خطیر زندگی و حوادث و چالشها محکم میدارد. به عبارتی دقیقتر در خویشتنداری فرد سبک زندگیای انتخاب میکند که شامل انتخاب رفتارهای مبتنی بر انتخاب اعمال با توجه به نتایج بلند مدت و مدبرانه است که جایگزین تکیه بر انگیزههای آنی و هیجانات زودگذر است.
دانشمندان علوم اجتماعی، این تدبیر و به تاخیر انداختن هیجانات و لذات لحظهای را یک بالندگی مهم میدانند که اساس بینش و توجه به زندگی پس از مرگ است. این سبک رفتاری شامل اعمالی است که افراد میتوانند مهار نفس خود را به دست گرفته و یا به امیال درونی خود مسلط شوند. این افراد تمایلات خود را به شکلی تغییر میدهند که هدفی را به خاطر یک هدف بزرگتر و مهمتر کنار زده و بتوانند از مزایای هدف بزرگتر استفاده کنند. البته این موضوع بیشتر در انسانهای ارزشمدار صدق میکند که از سطح بالاتری از نیازهای خود مثل آرمان، ارزشمندی، اخلاقمداری و انتظارات اجتماعی را مدنظر دارند.
خویشتنداری در میان فلاسفه به معنی سلامت نفس متکی بر کسب فضایل اخلاقی و پرورش انسانیت است. یا همان حاکمیت بر نفس که حاصل حاکمیت عقل بر قوای شهوت و غضب بهوسیله نظم و هماهنگی درونی آدمی است که وی را با نیروی بازدارنده در برابر تمایلات در زندگی هدایت میکند. انسان خویشتندار همواره دارای آرامش و تعادل رفتاری است که از اضطراب و تنش بیرونی متاثر نشده و از رفتار منطقی و ترس و اندوه به دور است. در این دیدگاه روح بر جسم تقدم داشته و زندگی با خویشتنداری برترین نوع زندگی است.
در دنیای امروزه مباحث متنوعی درباره دستیابی به آرامش و انگیزش معنوی از سوی مکاتب و روانشناسان مطرح میشود. البته اکثر این دیدگاهها زیربنای ماتریالیستی داشته و بیش از آنکه به نیروی درونی فرد تاکید کنند بر دنیای بیرون تمرکز دارند. از سوی دیگر عدم ارائه یک الگوی رفتاری صحیح و راه حل مناسب برای فطرت انسان معضل اصلی ایشان است. این جریانات و علوم از رفع معضل ناآرامی روحی انسان مدرن ملول مانده و بدین جهت است که افراد به سمت مکاتب الهی دست دراز کرده و اهمیت تقوا یا خویشتنداری با رویکرد الهی و معنوی امروزه مورد توجه قرار گرفته است چرا که در نهایت به فرد قدرت و آرامش بخشیده و دنیای پس از مرگ ارزشی بیبدیل برای انسان است.
انتهای پیام/