آیا لیبی بعد از خشونتهای طرابلس در آستانه جنگ داخلی دارد
خبرگزاری تسنیم: حوادثی که چندی پیش در «طرابلس»، پایتخت لیبی شاهد آن بودیم، بر این نکته تاکید میکند، در صورتیکه روند آشتی ملی در این کشور با شکست مواجه شود، لیبی در آستانه جنگ داخلی تجزیه طلبانهای قرار خواهد گرفت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اندیشکده «واشنگتن» در مقالهای به قلم «اندرو آنجل» ضمن بررسی اوضاع امنیتی آشفته و ناآرام حاکم بر لیبی تلاش میکند، به این سوال پاسخ دهد که آیا لیبی واقعا بعد از خشونتهای طرابلس در لبه پرتگاه قرار گرفته است؟
آنجل در اینباره مینویسد: در 15 نوامبر گذشته گروههای شبه نظامی «مصراته» در لیبی به تظاهر کنندگانی که خواستار خروج شبه نظامیان منطقه از پایتخت این کشور بودند، شلیک کردند.
طبق اعلام سازمان دیده بان حقوق بشر در حالی در جریان درگیریهای منطقه «غرغور» 43 نفر کشته و 560 نفر دیگر زخمی شدند که بحران لیبی بر ضرورت تحقق آشتی ملی تاکید می کند و در کنار آن مسئولان لیبیایی نیز تلاش میکنند، انقلابیون را متفرق کرده و اولین قانون اساسی بعد از سرنگونی «معمر قذافی»، دیکتاتور معدوم لیبی را تدوین کنند.
کشوری که شبه نظامیان بر آن حاکم هستند
انقلابیون لیبیایی که در انقلاب 17 فوریه سال 2011 به خیابانها ریختند، به محض سرنگونی رژیم قذافی تبدیل به حاکمان فعلی لیبی شدند. مسئولان ضعیف دولت انتقالی لیبی که تلاش داشتند، برای مشروعیت بخشیدن به دولت خود خشونت را کنترل کنند، با شبه نظامیان برای تضمن امنیت کشور وارد گفتوگو و مذاکره شدند و توافق کردند، دو گروه شبه رسمی یکی با عنوان «سپر لیبی»، زیر نظر وزارت دفاع لیبی و یکی «کمیته عالی امنیت ملی» زیر نظر وزارت کشور لیبی ایجاد کنند و هدف از تشکیل این دو گروه از میان شبه نظامیان که اغلب آنها از اهالی مصراته بودند، گام برداشتن به سمت تشکیل ارتش و پلیس ملی اعلام شد.
ولی دولت همچنان ضعیف است و ربوده شدن «على زیدان»، نخست وزیر لیبی در طرابلس در 10 اکتبر گذشته برای مدت کوتاهی به دست «اتاق عملیات انقلابیون لیبی» که دارای گرایشهای اسلامی – سلفی هستند و »کمیته عالی امنیت» و دیگر گروههیا شبه نظامی این کشور، بر این مسئله تاکید میکند.
در واقع این رخدادها نشان دهنده رقابتهای سیاسی است که همچنان کشور لیبی را به سمت تجزیه و تقسیم سوق میدهد، به عنوان مثال سپردن تامین امنیت «طرابلس»، پایتخت لیبی از طرف «نوری أبو سهمین»، رئیس کنفرانس ملی یا همان پارلمان لیبی که با علی زیدان بر تصاحب قدرت در قوه مجریه و نیروهای نظامی رقابت میکند، یکی از نمونههای فوق الذکر است.
در ابتدای سپتامبر سال جاری میلادی، علی زیدان تصریح کرد که 19 هزار نیروهای پلیس و چند هزار نیروی نظامی ارتش با اینکه آموزشهای نظامی لازم را دریافت کردهاند، ولی همچنان از ضعف کارآمدی و توانمندی رنج میبرند.
در 5 نوامبر جاری «عبد الله الثنی»، وزیر دفاع لیبی اذعان کرد، در حالی 170 هزار نفر از ارتش لیبی حقوق میگیرند که هر روز بر تعداد کسانیکه از ادای خدمت نظام وظیفه امتناع میکنند، افزوده میشود.
در همین روز «سالم العبیدی»، رئیس ستاد مشترک ارتش لیبی در گفتوگو با روزنامه فرامنطقهای «الشرق الاوسط» خبر داد که مبلغ هنگفتی برای یگانهای موهوم که در کشور وجود خارجی ندارند، هزینه شده است.
این درحالی بود که در همین برهه زمانی دولت لیبی اعلام کرد، در صدد است، نیازهای امنیتی خود را از طریق تکیه بر حدود 225 هزار نفر از انقلابیونی که در گروههای شبه نظامی عضویت دارند، برطرف کند.
گزارشی که در این اواخر مرکز آمار و سرشماری لیبی منتشر کرده، نشان میدهد که جمعیت لیبی در سال 2012 میلادی به 5172231 نفر بالغ شده است، براساس این آمار بیش از 4 درصد شهروندان لیبی در گروههای شبه نظامی فعالیت میکنند.
همچنین «کمیته رسیدگی به امور انقلابیون» موظف به خلع سلاح گروههای شبه نظامی فعال در این کشور و منحل کردن آنها و بازگرداندن اعضای آنها به عنوان عناصر غیر نظامی به جامعه شد که تاکنون این کمیته موفق شده، تنها 213702 نفر را قانع به خروج از گروهها و گروههای مربوط به آنها را منحل کند و این نشان میدهد که روند انحلال این گروهها بسیار کند پیش میرود.
درگیریهای اخیر
حادثه اخیر طرابلس به صورت تراژیکی درگیریهای خونین 8 ژوئن گذشته بنغازی را تداعی میکند، در این درگیریها دهها نفر از تظاهر کنندگان در جریان درخواست برای انحلال تیپ یکم نیروهای سپر لیبی کشته شدند و در 7 و 8 نوامبر درگیریهایی میان شبه نظامیان مصراته با شبه نظامیان مناطق «فشلوم»، «سوق الجمعه» و «زاویه الدهمانی» در پایتخت رخ داد و باعث تشدید تنشها شد.
این امر باعث شد تا ساکنان این مناطق از شبه نظامیان تحت عناوین شورشیان و جنایتکاران یاد کنند. در تأیید این اقدام، شورای محلی شهر طرابلس با درخواست تنظیم اعتراضات مردمی موافقت کرد، این درخواست با تایید و حمایت سازمانها و نهادهای مختلف مردمی و رهبران انقلابی محلی از جمله «صادق الغریانی»، مفتی اعظم لیبی نیز مواجه شد تا به این طریق وزارت کشور لیبی نیز با برپایی این تظاهرات در 15 نوامبر موافقت کند.
ولی زمانی که تظاهر کنندگان در آن روز وارد منطقه غرغور شدند، از سلاحهای خودکار و ضد هواییها علیه آنها استفاده شد و در نهایت سپر لیبی - مصراته کنترل اوضاع را به دست گرفتند.
بعد از آن «طاهر پاشا آغا»، فرمانده سپر لیبی مصراته با خشم و غضب در تلویزیون لیبی ظاهر شد و خبر داد که درگیریهای منطقه غرغور یک جنگ تمام عیار بود، چراکه شهروندانی در تظاهرات حضور داشتند که حامل سلاحهای خودکار بودند و به سمت انقلابیون آتش گشودند.
وی مدعی شد که برخی از گروههای سیاسی که منظور وی «ائتلاف گروههای ملی»، بزرگترین فراکسیون پارلمان لیبی بود، با مشارکت دادن زنان سالخورده و کودکان در تظاهرات از آنها برای دستیابی به اهدافش سوء استفاده کرد.
اوضاع زمانی رو به وخامت گذاشت که شبه نظامیان منطفه «تاجوراء» واقع در 20 کیلومتری شرق منطقه «غرغور» در راه منتهی به مصراته کاروانی متشکل از 30 دستگاه خودرو را در راه طرابلس متوقف کردند. علی رغم اینکه کاروان مذکور در ابتدا با عدم پیشروی موافقت کرد، ولی اندکی پس از آن به یک پایگاه نظامی محلی شبیه خون زد و با شبه نظامیان تاجوراء درگیر شد که در نتیجه این درگیری شماری کشته و زخمی شدند.
آیا بعد از تشدید اوضاع امکان رسیدن به توافق وجود دارد؟
بعد از درگیریهای غرغور احساسات ناخوشایند و منفی سراسر طرابلس و مصراته را فرا گرفت. «سادات البدری»، رئیس شورای محلی شهر طرابلس به رادیو بی بی سی انگلیس هشدار داد که اگر شرایط به این ترتیب پیش رود، امکان دارد طرابلس به زودی وارد جنگ مسلحانه داخلی شود.
این درحالی است که «عطیه الدرینی»، نایب رئیس شورای شهر مصراته البدری را به تحریک به خشونت متهم کرد.
در این اثنا گروهی از اهالی خشمگین نزدیک میدان «القدس» طرابلس بعد از وقوع درگیریها به تلویزیون لیبی تعهد دادند که پایتخت لیبی را از دست شبه نظامیان آزاد خواهند کرد تا بعد از آن طاهر پاشا آغا سراسیمه و هراسناک این سوال را مطرح کند که آیا مگر شما نبودید که زمانی از ما با شاخههای گل استقبال نردید؟
علی رغم اینکه قرائن و نشانههای اولیه از بحرانیتر شدن اوضاع و شرایط در طرابلس سخن میگفت، اما شورای شهر مصراته و شورای نظامی شهر مصراته در برابر درخواستهای مردمی برای تخلیه پایتخت از شبه نظامیان تسلیم شدند و پس از آن سپر لیبی مصراته در 17 نوامبر اعلام کرد که عقب نشینی طی 72 ساعت انجام خواهد شد و در ساعات پایانی 18 نوامبر ستونهای مسلح این گروه شبه نظامی طرابلس را به سمت مصراته ترک کرد و بعد از آن ارتش در نقاط مختلف پایتخت مستقر شد.
ولی عقب نشینی از مصراته به تنهایی نمیتواند تنشها در طرابلس را آرام کند. شبه نظامیان مذکور تنها تحت فشار، پایتخت را ترک کردند و هیچگونه اقدامی برای انحلال آنها اتخاذ نشد و این امر هشدار آغا در 15 نوامبر مبنی بر اینکه جنگ در طرابلس هنوز شروع نشده، ولی شروع خواهد شد، را جدی میکند. مهمتر از آن، این است که گروههای شبه نظامی قویتر دیگری نیز غیر از شبه نظامیان مصراته در پایتخت حضور دارند که از جمله آنها میتوان به شبه نظامیان «الزنتان»، در غرب طرابلس (القعقاع) و «تیپ النواصی» در شرق طرابلس اشاره کرد.
این شرایط خبر میرسد که اهالی طرابلس خود را برای تشدید اعتراضات و برپایی تظاهراتی در 22 نوامبر ادامه میکنند، همانطور که یکی از شاهدان عینی درگیریهای 15 نوامبر به تلویزیون لیبی گفت که غرغور تنها نقطه عطفی برای آغاز درگیریها در طرابلس بود.
به طور کلی، در حالی که حضور امنیتی مجدد دولت در طرابلس امیدبخش است، ولی همچنان ارتش دارای اقتدار و تاثیرگذاری نیست، به عنوان مثال استقرار نیروهای واکنش سریع و پیاده نظام در بنغازی باعث تقویت ثبات و آرامش در آنجا نشده است (علی رغم اعتراف به اینکه شهر با چالشهای متعددی مواجه است).
نیاز به آشتی ملی
در 17 نوامبر دریاسالار «ویلیام مک رافین»، رئیس فرماندهی عملیات ویژه آمریکا اظهار داشت که آمریکا آموزش بین 5 الی 7 هزار نیروی سنتی و نیروی مبارزه با تروریسم را بر عهده خواهد گرفت؛ علی رغم اینکه چنین تلاشهای دل گرم کننده است، ولی کافی نیست. یکی از بزرگترین مشکلات بازسازی ارتش لیبی تشکیل یگانهایی است که خطوط منطقهای، قبیلهای و ایدئولوژیک را قطع میکند.
در این میان دشمنی و خصومتی قوی میان ارتشی که در آن فرماندهانی از بازماندگان رژیم قذافی و نظامیان جدیدی که در انقلاب جنگیدند، به چشم میخورد. از این خصومت و دشمنی «احمد الحسناوی»، فرمانده منطقه جنوبی ارتش لیبی در 18 نوامبر پرده برداشت، زمانی که در گفتوگو با شبکه الجزیره این سوال را مطرح کرد که شبه نظامیان باید سلاح خود را به چه دستگاهی تحویل دهند، ارتش لیبی؟ ارتشی که به وفاداری ملی آنها تردید دارند؟
برای تضمین موفقیت تلاشها برای خلع سلاح و انحلال گروههای شبه نظامی و ادغام مجدد آنها در دستگاه نظامی این کشور و به بار نشستن تلاش آمریکا برای تشکیل ارتش ملی لیبی، نیاز به تحقق آشتی ملی همه جانبه در این کشور وجود دارد، اما این به معنای موفقیت تلاشهای آمریکا نیست، چون ممکن است، این اقدام آمریکا تنها آراستگی ظاهری ساختار ضعیف ارتش لیبی را بیشتر به همراه نداشته باشد و یا حتی بدتر از آن ممکن است، به تشکیل گروههای شبه نظامی دیگر منجر شود. در حالی که تحقق آشتی ملی در روند تدوین قانون اساسی سهیم خواهد بود.
تلاشهایی برای تحقق آشتی ملی در تمام مناطق لیبی صورت گرفت و در برخی مناطق این تلاشها با نتایج مثبتی نیز همراه بود. در جنوب شرقی لیبی این مسئله باعث شد تا طرفهای درگیر در دو قبیله «عرب الزوی» و «تبو» در منطقه «الکفره» به صورت چشم گیری از شدت خشونتها بکاهند.
در شمال غربی لیبی نیز رهبران منطقه «الزنتان» بر عملیات آشتی ملی با قبایل غربی اشراف و نظارت داشتند، اگرچه در این راه منافع منطقهای نیز داشتند.
در راستای تضمین اهداف سیاسی آمریکا در لیبی بعد از قذافی شایسته است که واشنگتن و متخصصین هیئت حمایتی وابسته به سازمان ملل در لیبی به صورت نقدی کمک های خود را ارائه کنند، همانطور که می توان آن را در چارچوب "سیاست همسایگی در اتحادیه اروپا" که متولی حمایت از روند آشتی ملی در لیبی است، ارزیابی کرد.
انتهای پیام/