گزارش روز پنجم سینماحقیقت|دوستی انسان با «گاندوها» و روایتی پرغصه از «مهاجرین افغانستان»/ دیدار به قیامت در غسالخانه بهشت زهرا!
پنجمین روز از جشنواره سینماحقیقت با برگزاری مراسم نکوداشت اکبر عالمی و تقدیر از خانواده او برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پنجمین روز از چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت با اکران مستندها در بخشهای مختلف ادامه پیدا کرد و همچنین مراسم نکوداشت اکبر عالمی برگزار شد.
در روز پنجم جشنواره، مستندهای «تجارتخانه بوشی»، «کامیون آبی»، «بازگشت دوباره»، «کل فاطمه»، «خانه» و «گزارش رمادی» در بخش ملی، مستندهای «دائمی نیست» و «پروانگی» در بخش کرونا و مستندهای «تاجران خون»، «جهان جواد»، «مکی، مردی از اربعین» و «ناگهانگی» در بخش شهید آوینی به نمایش درآمدند.
در زیر مروری بر مستندهای روز پنجم و گزارش مراسم نکوداشت اکبر عالمی داریم:
«خانه»، روایت قصهای پرغصه!
مستند «خانه» به کارگردانی افسانه سالاری یکی از خوبهای روز پنجم جشنوارهای بود. سوژهای که قبلاً در مورد آن فیلمهای زیادی ساخته شده است اما هنوز هم جای کار دارد. این اثر مستند روایتی از خانوادهای افغانستانی است که بیش از 30 سال است در ایران زندگی میکنند، در اینجا درس خواندند، کسب و کاری راهانداختهاند اما پسر خانواده که دانشجوی فوق لیسانس نیز است، از پیدا کردن شغل مناسب با تحصیلات خود درمانده است.
ماجرای مهاجرین افغانستانی، قصهای پرغصه است و در این سالها دیدهایم که با اقداماتی در حقشان ظلم شده است. در همین فیلم میبینیم که فرزندان دانشآموز خانواده اجازه تحصیل در مدارس دولتی را پیدا نمیکنند و مجبور میشوند به مدارس خودگردان بروند یا شخصیت اصلی فیلم، تقی، با اینکه فوق لیسانس خود را گرفته است، کسی به او شغل نمیدهد، به این بهانه که او ایرانی نیست.
مستند «خانه» شامل دیالوگهای تأملبرانگیزی است که از سوی افراد خانواده مطرح میشود؛ پدر خانواده معتقد است که افغانستانیها در برهههای مختلف همراه با ایرانیان بودند و نباید در امور اجتماعی فرقی بینشان باشد یا مادربزرگ خانواده امنیت ایران را فرق بین دو کشور و دلیلشان برای مهاجرت میداند.
گاندوها، دشمنی خطرناک یا دوست انسانها؟!
وضعیت نامناسب کیفیت آب در سیستان و بلوچستان بارها سوژه گزارشهای خبری تلویزیونی شده است؛ ماجرا زمانی ابعاد وحشتناکتری پیدا میکند که میفهمیم گاندوهای گرسنه در این منطقه منتظر کودکانی نشستهاند که برای برداشت آب به دریاچهها مراجعه میکنند و خیلی راحت به آنان حمله کرده و اعضایی از بدن آنان را میخورند. چندی پیش، این اتفاق برای دختر بچهای سیستانی رخ داد و او دست خود را در اثر حمله تمساحهای پوزه کوتاه از دست داد.
مستند «کامیون آبی» به کارگردانی هادی آفریده ماجرایی درباره همین گاندوهاست؛ البته در کنار پرداخت به این موضوع روایت متفاوتی نیز از این حیوان خزنده دارد. در این فیلم مستند علاوه بر روایاتی درباره کیفیت پایین آب منطقه و یا بچههایی که خوراک گاندوها شدند، یک پیرمرد فعال محیط زیست را میبینیم که از قضا با گاندوها دوست شده است. او هر روز مقداری گوشت برای آنان آماده کرده و سراغشان میرود. این پیرمرد محلی معتقد است که گاندوها برکت آب سیستان هستند و اگر نباشند دریاچهها خشک میشوند.
تجارتخانه بوشی، روایتی انسانی از جنگ سوریه
تجارتخانه بوشی، مستندی به کارگردانی هادی نعمتالهی است که از زاویهای دیگر به جنگ سوریه نگاه میکند. عمو رجب شخصیت اصلی این فیلم بسیار متفاوتتر از افرادی است که روزمره آنان را میبینیم. او خودش را وقف افرادی کرده است که شاید خیلی هم منتظرش نباشند!
عمو رجب تاجری سوری است که در روزهای بحران در سوریه همه چیزش را از دست میدهد؛ از ثروت تا خانوادهاش! یک خمپاره 6 نفر از اعضای خانوادهاش را زیر خروارها خاک مدفون میکند اما او دوباره کمر راست کرده و به زندگی ادامه میدهد. با این تفاوت که نگاهش عوض شده و میخواهد کاری کند تا نامش ماندگار شود. او با قبول مسئولیت یک آسایشگاه که حالا تعداد ساکنینش نیز تحت تأثیر خرابیهای جنگ زیاد شده است، دست نوازشی بر سر معولانی میکشد که جز عمو رجب کسی را ندارند. خود عمر رجب هم جز آنان دیگر کسی را ندارد.
دیدار 2 دوست در غسالخانه بهشت زهرا!
مستند «دائمی نیست» از جمله آثاری است که در بخش مستندهای کرونا به نمایش درآمد و اثر قابل توجهی بود. این فیلم اگرچه در مورد همهگیری کروناست اما در زیرمتن خود داستانی انسانی را روایت میکند.
ماجرای این فیلم درباره دختر طلبه جوانی است که برای شستن اجساد به غسالخانه بهشت زهرا میرود اما در لابهلای اجساد یکی از دوستان دبیرستان خود را میبیند که از قضا کارتنخواب شده است؛ همین موضوع باعث میشود تا به دنبال مادر آن دختر بگردد تا دوستش خیلی غریبانه به خاک سپرده نشود.
مراسم نکوداشت اکبر عالمی؛ هنرمندی که افتخار همه بود
در روز پنجم جشنواره مراسمی برای نکوداشت اکبر عالمی برگزار شد؛ محمد حمیدیمقدم در این مراسم گفت: من دست پرورده استاد عالمی در دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنرم و ایشان نقش مؤثری در تعیین نگاه دانشجویان هنر و در مرام و مسلک زندگی آنها داشت و خیلیها از این مرام تأثیر گرفتهاند.
وی اضافه کرد: با افتخار این روز را تقدیم به روح جاودان ایشان کردیم. مردی که بسیار خوشرو بود و توصیهاش همواره به خردورزی و پاکیزه صحبت کردن بود. نکات زیادی در کارم از او آموختم و متأسفم که به خاطر کرونا یکی از زلالترین اهالی سینما و مستند را از دست دادیم.
سیفالله صمدیان مهمان بعدی این مراسم نکوداشت بود. او گفت: در عرصه فرهنگ و هنر ایران یکسری نام برای قشری خاص، ارزشمندند؛ مثلاً کسی در سینما یا تدریس یا عکاسی و فیلمسازی شاخص است. اما کسانی هستند که برای تمام هنرها سمبل و شاخصاند مانند اکبر عالمی که همه شاخههای هنری افتخار میکنند که بخشی از حرکتشان با نام و حضور ایشان شناخته شود مثلاً ایشان عضو هیئت موسس انجمن عکاسان ایران است.
وی اضافه کرد: من اکبر عالمی را اینطور شناختم که 75 سال از عمرش را لحظه به لحظه به اعتبار و احترام زندگی، به معنی واقعی زندگی کرد. چه در تحقیق و چه یاد دادن و یاد گرفتن و حتی در سکوتهایش. من چیزهایی که از او یاد گرفتم را به هر بهانهای به فیلمسازان و عکاسان جوان میگویم؛ یکی اینکه اول خودتان را بشناسید و این باور در ذاتتان باید قطعی شود که کسی نه میتواند جای شما را بگیرد و نه شما میتوانید جای کسی را بگیرید.
انتهای پیام/