چگونه هنری ارزشی و مردمی به هنری سفارشی تبدیل شد / بلاتکلیفی بزرگ در عرصه موسیقی
هنرمندان حاضر در پانزدهمین گفتمان موسیقی دفاع مقدس به بررسی علل کم رنگ شدن موسیقی دفاع مقدس در دو دهه گذشته پرداختند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پانزدهمین نشست گفتمان موسیقی دفاع مقدس، صبح امروز سهشنبه، چهارم خرداد 1400 به همت سازمان امور هنری و امور سینمایی دفاع مقدس و با همکاری خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
در این نشست شهرام صارمی کارشناس موسیقی، آرش شفایی شاعر و منتقد ادبی و مصطفی محدثی خراسانی شاعر، ترانهسرا و منتقد ادبی حضور داشتند. هر کدام از مهمانِ این برنامه به بیان دیدگاههای خود درباره موسیقی دفاع مقدس پرداختند و تلاش کردند تا این موضوع را از زوایای متفاوتی بررسی و تحلیل کنند.
در ادامه متن صحبتهای هر کدام از مهمانان این برنامه را میخوانید:
ارتباط درست آهنگساز، شاعر و خواننده را از دست دادیم
آرش شفایی: شعر و موسیقی از گذشته و در تاریخ سرزمین ایران، قابل تفکیک از همدیگر نبودهاند. از دورهی مشروطه به بعد تجربیات متفاوتی داشتیم و چشممان به روی دنیا باز شد و توانستیم با استفاده از پیشرفتهای بشری مانند ضبط صوت بیشتر و بیشتر آشنا شویم.
عارف از شاعران متوسط دوران خودش است. عارف در مقابل کسانی مانند ملک الشعرای بهار، شاعر مهمی نیست. اما جایگاه ایشان از نظر پیوند میان شعر و موسیقی بسیار مهم است.
در دورهی انقلاب خیزش بزرگی در موسیقی ما ایجاد شد؛ اما باز هم سردمداریِ این اتفاقها با حضور شاعری مانند هوشنگ ابتهاج شکل گرفت.
بعد از انقلاب در بخش تلفیق شعر و موسیقی دچار مشکل شدیم. یکی از ایرادهایی که در سالهای اخیر به وجود آمده، این است که پیوند هنری میان شاعر، خواننده و آهنگساز به درستی شکل نمیگیرد.
باید به این نکته هم بپردازیم که چرا ارتباط درستِ آهنگساز، شاعر و خواننده به درستی ادامه نیافت.
سبزواری همزمان با سرودن شعر، ملودی را هم میساخته
محدثیخراسانی: کارهای برجستهای که براساس شعارهای انقلاب اسلامی شکل گرفته، براساس ارتباطِ میانِ همین مثلثِ شاعر، خواننده و آهنگساز استوار است.
از آقای سبزواری میشنیدم که وقتی شعرش را میسروده، ملودی را هم زمزمه میکرده و آن را به آقای راغب برای ساخت موسیقی میداده است.
در گذشته و در اوایل انقلاب، رسانههای زیادی نداشتیم و تنها دو کانال تلویزیونی و رادیو بودند که تنوعِ چندانی در ارائه پیامها نداشتند.
آثار ماندگار با تلفیق درست شعر و موسیقی خلق شدهاند
شهرام صارمی: موسیقی مفهومی انتظاعی دارد. ما در موسیقی نمیتوانیم مفهومی مشخص برای مخاطبان داشته باشیم. مثلا اگر آهنگی برای مخاطبان مختلف پخش کنیم، به طور حتم هر کدام از مخاطبان برداشت خاص خود را دارند.
شعر اولین آیتم تاثیرگذارِ آثار باکلام موسیقی است و مفهوم مستقیم را به مخاطب میرساند.
شعرِ تاثیرگذار، موسیقی خوب و تلفیق این دو با هم، میتواند اثری ماندگار را بسازد. تاثیرگذاری فقط به شعر و موسیقی خوب وابسته نیست؛ بلکه اوضاعِ اجتماع و زمان ساخته شدن و دیگر شرایط هم در این زمینه مهم است.
موسیقی دفاع مقدس هم از این چهارچوب خارج نیست؛ این موسیقی هم مانند دیگر ژانرهای موسیقی به فاکتورهایی مانند شعر و موسیقی و تلفیق این دو بستگی دارد.
در همان دورانِ دفاع مقدس آثار ماندگاری داشتیم. پس از دفاع مقدس هم نگاههایی به این عرصه وجود داشت؛ سمفونی دفاع مقدس و سمفونی شلمچه ساخته شد.
زمانی که حمله عراق به ایران اتفاق افتاد، شبانه هنرمندان را دعوت کردند و آثاری در این زمینه تولید شد؛ این آثار از جمله آثارِ تولید شده در زمانی کوتاه و شرایطی ویژه بودند. اما بعدها بنا به شرایطِ جامعه و در فضایی آرامتر، آثار دیگری ساخته میشود؛ مانند سمفونی ایثار اثر مجید انتظامی.
احمد پژمان هم اثری ارزشمند در عرصه موسیقی دفاع مقدس دارد، پژمان در ترمینال ملودیِ «ممد نبودی» را میشنود و براساس همین ملودی سمفونیِ بسیار ارزشمندی میسازد.
در سالهای گذشته رسانههایی مانند تلویزیون و رادیو وظیفه خودشان را به درستی انجام ندادهاند. جریاناتی اتفاق افتاد که هنر و ادبیات را از مسیر و جاده اصلی خودش خارج کرد.
درهر جای دنیا موسیقی رسمی و جدی مخاطب کمتری دارد. همه جای دنیا هنرهای ساده فهم و آثار گذری مخاطبان بیشتری به خود جذب میکنند.
اما نهادهای فرهنگی با اختصاص بودجههای دولتی از هنرهای جدی و اندیشمند حمایت میکنند تا جامعه با این هنرها ارتباطِ قویتری داشته باشد. اما متاسفانه در کشور ما شاهدیم که بودجههای هنرِ جدی کم شده است و همه سمتِ درآمدزایی رفتهاند.
جدایی هنرمندان از مسیر انقلاب / چگونه هنری مردمی به هنری سفارشی تبدیل شد
آرش شفایی: وقتی مشروطه شکل میگیرد، عارف قزوینی از زبان مشروطه میآید و «از خود جوانان وطن لاله دمیده» را میسازد.
در انقلاب هم همین اتفاق رخ داد. در اوایل انقلاب نیاز بود که پیام انقلاب از راه هنر به جامعه منتقل شود. هنرمندانی از طیفهای مختلف فکری آمدند و در این مسیر گام برداشتند. به طور حتم حمید سبزواری و هوشنگ ابتهاج از نظر تفکری در یک مسیر نیستند، اما در آن برهه زمانی وارد میشوند و وظیفه اجتماعی خودشان را به درستی انجام میدهند.
هنرمندان بسیاری وارد این عرصه شدند و بدون هیچ چشمداشتی به تولید آثار هنری پرداختند.
پس از گذر از سالهای ابتداییِ انقلاب، متاسفانه طیف گستردهای از هنرمندان به دست مدیران فرهنگی حذف شدند. ما با حذف گفتمانهای رقیب، خودمان را تضعیف میکنیم. زمانی که شما امکان تاسیس و تصحیحِ گفتمان خودتان را نداشته باشید، به خودتان ضربه زدهاید.
نتیجه این شد که مدیران فرهنگی، با تکیه بر پول نفت، شروع کردند به پول پاشی به این بهانه که میخواهیم کار فرهنگی در زمینه فرهنگ انقلاب بکنیم. نتیجه این کار جداییِ هنرمندان از مسیرِ انقلاب شد.
در موارد بسیاری دیده شد که هنرمندانِ اصیل که زبان چاپلوسی بلد نبودند، عقب ماندند. در نتیجه آدمهای میان مایه، سردمدارِ هنر انقلاب شدند.
زمانی بود که ما با ایجاد انحصار رسانهای صدای همه را بستیم.
امروز رسانههای اجتماعی و فناوریهای جدید، باعث دموکراتیزه شدنِ فضا شدهاند. یعنی گفتمانهای مخالف و متفاوت در این فضا جریان دارند.
امروز اگر بخواهید با برخورد حذفی برنامه ریزی کنید، به جایی نخواهید رسید.
به نظرم باید نقد جدی درباره دهههای اخیر و عملکرد مسئولان فرهنگی داشته باشیم؛ که این مسئولان چگونه توانستند هنری مردمی را به هنری دولتی و سفارشی تبدیل کنند.
شبکههای اجتماعی پر از اطلاعات سطحی است
شهرام صارمی: امروز شاهدیم که هجمهای به فرهنگ ما شکل گرفته که ما دستها بالا مقابلش ایستادهایم.
شبکههای اجتماعی امروز هجمههای اطلاعاتی و سطحیِ بسیاری دارند که جز سردرگمی چیزی برای مخاطب ندارند. در طول یک سال ونیم گذشته، و به دلیل شیوع ویروس کرونا شیرازهی اجراهای موسیقی از بین رفته است. هر روز گامهایی رو به عقب داشتهایم.
شرایط محیط باید به گونهای باشد که اثر خوب تولید شود. ما در سالهای دفاع مقدس درگیر موضوعِ دفاع بودیم. الان دیگر از شرایط دفاع مقدس دور هستیم. هرچند الان هم به گونهای دیگر و در قالب مقاومت با آن مواجهیم.
برای ارائه کردنِ این فرهنگ و هنر باید اندیشهای اساسی داشت و ساعتها فکر کرد و اندیشید. باید نمونههای جهانی را بررسی کنیم. دو هفته پیش در روسیه برای پایان جنگ جهانی دوم جشنی عظیم گرفتند که کیفیت و عظمت این جشن بیانگرِ مدتها تلاش و برنامهریزی بود.
ما اما برای گرامیداشتِ مناسبتهای مهم، مراسمهایی با کمترین کیفیت را برگزار میکنیم.
شعر دفاع مقدس به نظام فرهنگی وابسته نبود
محدثی خراسانی: در دوران دفاع مقدس، شعر، موسیقی و مداحی با هم جلوه داشتند. شعر مبتنی بر فرد بود و شاید به همین دلیل مسیر خودش را در عرصه دفاع مقدس ادامه داد و در این مسیر موفق هم بود. شاید مهمترین علتِ موفقیت شعر در چند دههی گذشته عدم وابستگیِ آن به نظام فرهنگی بود.
اما موسیقی برای ادامه دادن مسیر دفاع مقدس، به نظام فرهنگی وابسته بود و متاسفانه این پیوستگی به درستی شکل نگرفت. مهمترین علتش هم عدم حمایت درست نظام فرهنگی کشور از موسیقی دفاع مقدس بود.
بلاتکلیفی بزرگ در عرصه موسیقی
آرش شفایی: در حوزه موسیقی بلاتکلیفیِ بزرگی وجود دارد. وقتی از گفتمان دفاع مقدس و گفتمان انقلاب اسلامی صحبت میشود، یعنی درباره یک عرصه بزرگ صحبت میکنیم.
خوشبختی که شعر داشت این بود که شعر در تار و پود این جریان فرهنگی و هزار سال گذشتهی فرهنگ ایران جاری بود. از سوی دیگر مبتنی بر فرد بود. هرچند در این میان گاهی سختگیری درباره شعر هم وجود داشت و بسیاری از شاعران را بازخواست کردند که چرا فلان شعرِ اعتراضی را سرودهای؛ اما با این حال باز هم اوضاع شعر بهتر بود.
اما موسیقی اوضاع خوبی نداشت. یعنی تکلیف ما با موسیقی هرگز روشن نبود. برنامه درستی وجود نداشته و ندارد و نگاهی ابزاری به موسیقی وجود داشته و دارد.
دیده شده که جریانی به یک خواننده رپ اهمیت میدهد اما خوانندهای مهم در عرصه موسیقی اصیل ایرانی را کنار میگذارند.
درآمدزاییِ دستوری برای مراکز فرهنگی فاجعه است / فرهنگ درآمدزا به سمت محصولی مشخص میرود
شهرام صارمی: برخورد تاریخی با هنرهای موسیقی و شعر کاملا متفاوت است. سرگذشت شاعران مشخص است، کتابهایشان در دست است. اما در عرصه موسیقی از زمان قاجار به بعد دیگر تقریبا مطلبِ مستندی وجود ندارد.
در حال حاضر هم همینگونه است؛ اگر شاعری در صدا و سیما بخواهد شعری بخواند با محدودیت کمتری مواجه است؛ نسبت به زمانی که میخواهند یک آهنگ پخش کنند. دقت کنید که اینجا من از پخش کردن آهنگ صحبت میکنم نه از اجرای آن؛ برکسی پوشیده نیست که اجرای زنده موسیقی در تلویزیون محدودیتهای بسیاری دارد.
ادبیات شاخصههای مشخص و شاعران مشخصی دارد؛ اما موسیقی از این موضوع بیبهره است.
در حوزه فرهنگ بدترین نوع برخورد این است که دستوراتی برای درآمدزاییِ مراکز فرهنگی صادر شود. موسیقی دفاع مقدس که نباید درآمدزا باشد. در واقع این موسیقی محصولی برای سرمایهگذاری است.
نتیجه این کار این میشود که کنسرتهای پاپ چندین شب کنسرت برگزار میشوند و همیشه سالنهایشان پر است، اما گروههای موسیقی ایرانی حتی نمیتوانند سالنی 200 نفره را پرکنند. زمانی که میگویند فرهنگ درآمدزا باشد، ما به سمت محصولی مشخص میرویم.
انتقاد کردن و اعتراض کردن به هر موضوعی در جامعه ایرادی ندارد؛ مهم این است که ما چقدر گوش شنوا داریم و چقدر میتوانیم با آن اتفاق منطقی برخورد کنیم.
شرایطی که ما الان در آن به سر میبریم حاصل بیتوجهیهایی است که ما در سالهای گذشته داشتهایم و حاصلش اوضاع کنونی است.
لالایی و دوبیتی سرمایه هستند
آرش شفایی: در مجموعه مملکتداری ما مشکلی هست که ما توانایی شناخت و پرورش استعداد و سرمایهها را نداریم. برای مسئولان مملکت ما باور پذیر نیست که لالاییها و دوبیتیها سرمایه هستند.
برای حمایت از شعر آیینی بهترین راه این است که تمام ارگانها و نهادها و بودجههای مربوط به این حوزه را تعطیل کنند. هر جایی برای حمایت از شعر آیینی تشکیل شده، در مسیر عکس آن گام برداشت.
باید فضا برای رقابت ایجاد و عرصه به مردم واگذار شود.
شهرام صارمی: نوحهی «ممد نبودی» اگر ماندگار شد، به دلیل ریشههای این ملودی در فرهنگ اصیل ما بود.
----------------------------
تهیه و تدوین: یاسر یگانه
----------------------------
انتهای پیام/